شب بخیر، مهمان شب

آخرین فعالیت

انجمن » مباحث طنز » جوک و متن های طنز
جستجو | فایل های تاپیک (3)
  یه جوک بامزه بگو !!!
1 2 3 >>
تاپیک قفل شده است
(1398/11/25 , 19:57)[#]
MoHaMaD MoHaMaD 
...
سلام خدمت دوستان بست کلابی!
شاید زندگی واقعی برامون خوش نباشه
ولی بیاین حداقلش مجازی شاد باشیم!
و تا میتونیم جوک بگیم و بخندیم!
فایل:
نمایش عکس
(6.64 кб.)
دانلود ها: 59 بار
(1398/11/25 , 19:59)[#]
MoHaMaD MoHaMaD 
...
اولیشو خودم میگیم:
ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﺎﺭﺕ ﭼﯿﻪ ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺗﻮ
ﮐﺎﺭ ﻓﺮﺵ ﻭ ﺗﻠﻮﺯﯾﻮﻧﻢ ﮔﻔﺖ ﯾﻌﻨﯽ
ﭼﯽ
.
.
.
.
ﮔﻔﺘﻢ ﺭﻭ ﻓﺮﺵ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
(1398/11/25 , 20:03)[#]
MoHaMaD MoHaMaD 
...
سومیش:
ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ:ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ
ﺑﮕﻮﯾﻢ
ﺯﻥ:ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﺮﺩ:ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻧﮕﻮﯾﻢ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺁﺳﻮﺩﻩ
ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻭ ﻋﺬﺍﺏ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺭﻫﺎﯾﻢ
ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ
ﺯﻥ:ﺑﺎﺷﻪ ﺑﮕﻮ
ﻣﺮﺩ:ﻣﻦ ﺯﻥ ﺩﻭﻡ ﺩﺍﺭﻡ
ﺯﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮔﻔﺖ:
ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ...
ﺣﺎﻻ ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﻣﺮﮒ ﻣﻮﺵ
ﮐﺎﺭﺷﻮ ﺑﮑﻨﻪ
(1398/11/25 , 20:05)[#]
MoHaMaD MoHaMaD 
...
بعدی:::::::
ﺷﺐ ﺗﻮﻟﺪﻡ، ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺑﺎﺯ
ﮐﺮﺩﻥ ﮐﺎﺩﻭﻫﺎ
ﺑﻪ ﮐﺎﺩﻭﯼ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ
ﭘﺎﮐﺘﻪ ﮐﻪ ﺩﺭﺵ ﺑﺎﺯﻩ
ﺗﻮﺷﻮ ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ:
ﻫﺸﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ
ﭘﯿﺶ ﮔﺮﻓﺘﯽ، ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻧﯽ
(1398/12/11 , 01:14)[#]
 امید 
دیروز دوس دخترم اومد خونمون آرایشش مالید رو بالشم، منم بالشمو برگردوندم گفتم کسی نمیبینه

امروز اومدم خونه بابام بالشو گرفته جلوم میگه اینجوری سر بدبختو فشار میدی تو بالشت خفه نمیشه
(1398/12/11 , 01:15)[#]
 امید 
پارک دانشجو بودم
یه پیر مرد اومد کنارم نشست گفت:
من سواد ندارم ، میشه منو ببری خونه م؟

گفتم پدرجان خونه ت کجاست؟
گفت همین بغل ، 50تومن هم میدم
(1398/12/11 , 01:17)[#]
 امید 
تو خونه سرفه کردم
همه چپ چپ نگام کردن
گفتم گل کشیدم بخدااا
مادرم گفت خب خداروشکر


(1398/12/11 , 01:19)[#]
 امید 
ﺩﺧﺘﺮﺍ , ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ،

ﺷﻮﺧﯽ ﻧﮑﻨﯿﻦ
ﺑﺮﺍ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻣﯿﮕﻢ
چون اسلحه اش ﭘﺮه
(1398/12/11 , 11:12)[#]
 امید 
ﺧﺎﻧﻤﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ: ﺍﮔﻪ ﻣﻦ
ﺑﻤﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺯﻭﺩﯼ ﺯﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﮕﻪ: ﺁﺭﻩ ﭼﺎﺭﻩ ﻧﺪﺍﺭﻡ.
ﺧﺎﻧﻢ : ﻣﯿﺎﺭﯾﺶ ﺗﻮ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﻮﻧﻪ؟
ﻣﺮﺩ: ﺁﺭﻩ ﺧﻮﻧﻤﻪ ﺩﯾﮕﻪ.

ﺧﺎﻧﻢ : ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﺭﻭ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ﺑﭙﻮﺷﻪ ؟؟؟؟
ﻣﺮﺩ: ﺍﮔﻪ ﺑﭙﻮﺷﻪ ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺁﺧﻪ ﮔﺮﻭﻧﯿﻪ
ﺧﺎﻧﻢ : ﮐﻔﺸﺎﻣﻮﭼﯽ؟
ﻣﺮﺩ: ﻧﻪ
ﺧﺎﻧﻢ : ﭼﺮﺍ ؟؟؟؟
ﻣﺮﺩ: ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﭘﺎهاﺵ ﺳﯽ ﻭ ﻫﺸﺘﻪ!
(1398/12/11 , 11:19)[#]
 امید 
والا کرونا تکلیفمون روشن نمیکنه ببینیم موندنی هسیم یارفتنی اگه موندنی هسیم


تاخونه تکونی کنیم اگع رفتنی هسیم تااینقدر.زحمت الکی نکشیم
(1398/12/11 , 11:20)[#]
آناستازیا آناستازیا 
صورت عروسکی
یه پیره زن آلزایمری تو تیمارستان...لخت رو تخت نشسته بود...دکتر میاد ازش میپرسه مادر جان چرا لختی؟....میگه ننه جون نمیدونم دادم یا میخوام بدم
(1398/12/11 , 11:22)[#]
 امید 
.
زمانی که تو هنوز عمامه نگرفته بودی،
من پای هر منبر هفت تا
بیوه مخ میزدم جوجه

اینو از گروه آخوندا کش رفتمmd
(1398/12/11 , 11:22)[#]
آناستازیا آناستازیا 
صورت عروسکی
دختر به دوست پسرش میگه بعد از عروسی هم همین جوری منو می....نی??????!!؟پسره میگه اره عزیزم?? البته با اجازه شوهرت
(1398/12/11 , 11:23)[#]
 امید 
دختره پست گذاشته: دوست پسرم بعد ۲ ماه میخواد برگرده…

یه پسره کامنت داده: غلط کرده مرتیکه…
مگه شهر هرته دهن ما سرویس شد اینقد لایک زدیم…
(1398/12/11 , 11:25)[#]
 امید 
طلبکار به جعفر میگه :
روز قیامت یقه تو میگیرم..!

جعفر میگه:
حديث داريم كه روز قيامت همه لختیم جاش شخممو بگیر
(1398/12/11 , 11:26)[#]
آناستازیا آناستازیا 
صورت عروسکی
یه قانونی هست که می گه؛
اونی که آرزوته، آویزونِ یکی دیگس... :|

اونی که آویزونته، آرزویِ یکی دیگس... :|

این یه حقیقته!!! هر کَسیم که بگه اینجوری نیست ، جفت پا میرم توو صورتش!!
(1398/12/11 , 11:29)[#]
آناستازیا آناستازیا 
صورت عروسکی
یک روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه از پدرش می پرسه: پدرجان! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی؟

پدرش فکری می کنه و می گه: بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی. من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم. مامانت دولت هست، چون کارهای خونه رو اون اداره می کنه. کلفت مون ملت مستضعف و پابرهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه و هیچی نداره. تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی. داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است. امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد بیشتر فکر کنی.

Ad

پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادرکوچکش و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی گه خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرورفته و هرکاری می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه. می ره توی اتاق کلفت شون که اون رو بیدار کنه، می بینه باباش توی تخت کلفت شون خوابیده و داره ترتیب اون رو می ده. می ره و سرجاش می خوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه.

فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیست؟ پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چی هست. سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت مستضعف و پابرهنه رو می ده، در حالی که دولت به خواب عمیقی فرو رفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمی تونه دولت رو بیدار کنه، در حالی که نسل آینده داره توی گه خودش دست و پا می زنه.
(1398/12/11 , 11:30)[#]
 امید 
هیچ وقت فکر نمیکردم به این درجه از تباهی برسم که واسه انگشت کردن تو دماغم اول دستمو با ژل ضدعفونی کننده پاک کنم،
ولی امروز رسیدم...
لعنت به کرونا

(1398/12/11 , 11:34)[#]
 امید 
ولی الان بهترین موقع ازدواجه.

نه شامی. نه مراسمی. نه روبوسیای.

کت و کلاهت رو برمیداری میری خونه خودت.
(1398/12/11 , 11:36)[#]
 امید 
شبه جمعه هاا همسایمون به زنش میگه
لامپو خاموش کنو و بشین روش



من موندم اخه لامپ جای نشستنه
اونم لامپی که تازه خاموش شدووو داغه
  در کل: 43
1 2 3 >>

فیلتر بر اساس نویسنده ی پست
دانلود تاپیک

رفتن به انجمن

New at the top
خانه
در کل : 0 عضو / 19 مهمان