(1399/2/25 , 15:25) | [#] |
![]() | kakojavad desert |
بنظر منم استرلحت کردن خیلی خوبه
اصلا کارشناسان در مورد مبحث استرلحت کلی مقاله نوشتن
کاش میشد مقاله هم در مورد استرلحت مغز الی نوشت:neznayu
اصلا کارشناسان در مورد مبحث استرلحت کلی مقاله نوشتن
کاش میشد مقاله هم در مورد استرلحت مغز الی نوشت:neznayu
(1399/2/25 , 15:27) | [#] |
**کاکوشیرازی** |
یک پیرمرد و سه دخترش در یک روستای کوچک با هم زندگی می کردند، یک روز پیرمرد بیمار شد و مرگ به سراغش آمد، دختر بزرگ تر از مرگ درخواست کرد تا پدرش 2 سال دیگر هم زنده بماند و مرگ قبول کرد.
2 سال بعد مرگ دوباره به سراغ پیرمرد آمد و دختر وسطی از مرگ درخواست کرد تا اجازه دهد پدرش یکسال دیگر هم به زندگی خود ادامه دهد و مرگ هم موافقت کرد.
یک سال بعد مرگ بازگشت و دختر کوچک پیرمرد که شمعی روشن در دست داشت از مرگ خواست تا زمانیکه که این شمع می سوزد و آب می شود، پدرش هم به زندگی ادامه دهد و مرگ قبول کرد و دیگر هرگز بازنگشت.
اما این چطور امکان دارد، شما چه فکری می کنید؟
2 سال بعد مرگ دوباره به سراغ پیرمرد آمد و دختر وسطی از مرگ درخواست کرد تا اجازه دهد پدرش یکسال دیگر هم به زندگی خود ادامه دهد و مرگ هم موافقت کرد.
یک سال بعد مرگ بازگشت و دختر کوچک پیرمرد که شمعی روشن در دست داشت از مرگ خواست تا زمانیکه که این شمع می سوزد و آب می شود، پدرش هم به زندگی ادامه دهد و مرگ قبول کرد و دیگر هرگز بازنگشت.
اما این چطور امکان دارد، شما چه فکری می کنید؟
(1399/2/25 , 15:31) | [#] |
![]() | kakojavad desert |
# **کاکوشیرازی** (14.05.2020 / 10:57)
یک پیرمرد و سه دخترش در یک روستای کوچک با هم زندگی می کردند، یک روز پیرمرد بیمار شد و مرگ به سراغش آمد، دختر بزرگ تر از مرگ درخواست کرد تا پدرش 2 سال دیگر هم زنده بماند و مرگ قبول کرد.
2 سال بعد مرهوم لابد از این شمع سگ جونا بوده ک هر کاری میکنی خاموش نمیشه
یک پیرمرد و سه دخترش در یک روستای کوچک با هم زندگی می کردند، یک روز پیرمرد بیمار شد و مرگ به سراغش آمد، دختر بزرگ تر از مرگ درخواست کرد تا پدرش 2 سال دیگر هم زنده بماند و مرگ قبول کرد.
2 سال بعد مرهوم لابد از این شمع سگ جونا بوده ک هر کاری میکنی خاموش نمیشه
(1399/2/25 , 18:07) | [#] |
![]() | ELy هستم ولی خستم |
# **کاکوشیرازی** (14.05.2020 / 10:57)
یک پیرمرد و سه دخترش در یک روستای کوچک با هم زندگی می کردند، یک روز پیرمرد بیمار شد و مرگ به سراغش آمد، دختر بزرگ تر از مرگ درخواست کرد تا پدرش 2 سال دیگر هم زنده بماند و مرگ قبول کرد.
2 سال بعد مرشمع رو فوت کرده و گذاشته تو کابینت
یک پیرمرد و سه دخترش در یک روستای کوچک با هم زندگی می کردند، یک روز پیرمرد بیمار شد و مرگ به سراغش آمد، دختر بزرگ تر از مرگ درخواست کرد تا پدرش 2 سال دیگر هم زنده بماند و مرگ قبول کرد.
2 سال بعد مرشمع رو فوت کرده و گذاشته تو کابینت

(1399/2/25 , 18:08) | [#] |
![]() | ELy هستم ولی خستم |
البته که این معما تخیلی بوده چون که مرگ به درخواست ما محل سگ نمیده و این که کدوم مرگی رفته و دیگه برنگشته

(1399/2/27 , 22:41) | [#] |
![]() | ELy هستم ولی خستم |
ساعت دیجیتال روی میز شیشه ای، ساعت 13:08 دقیقه را نشان می دهد. نگاهتان به انعکاس تصویر ساعت در شیشه زیر آن می افتد و می بینید که آن هم دقیقا همین عدد را نشان می دهد.
در طول 24 ساعت چند بار آنچه ساعت نشان می دهد و تصویری که در شیشه زیر آن می بینیم دقیقا یک عدد را نشان می دهد؟ (ارقام ساعت دیجیتال، لاتین است)
در طول 24 ساعت چند بار آنچه ساعت نشان می دهد و تصویری که در شیشه زیر آن می بینیم دقیقا یک عدد را نشان می دهد؟ (ارقام ساعت دیجیتال، لاتین است)
(1399/2/28 , 14:55) | [#] |
![]() | kakojavad desert |
# ELy (16.05.2020 / 18:11)
ساعت دیجیتال روی میز شیشه ای، ساعت 13:08 دقیقه را نشان می دهد. نگاهتان به انعکاس تصویر ساعت در شیشه زیر آن می افتد و می بینید که آن هم دقیقا همین عدد را نشان می دهد.
در طول 24 ساعت چند بار آنچه ساع:neznayu
زیادن
حس شمردشون نیست
ساعت دیجیتال روی میز شیشه ای، ساعت 13:08 دقیقه را نشان می دهد. نگاهتان به انعکاس تصویر ساعت در شیشه زیر آن می افتد و می بینید که آن هم دقیقا همین عدد را نشان می دهد.
در طول 24 ساعت چند بار آنچه ساع:neznayu

حس شمردشون نیست
(1399/2/28 , 16:30) | [#] |
![]() | ELy هستم ولی خستم |
# kakojavad (17.05.2020 / 10:25)
:neznayu
زیادن
حس شمردشون نیستجواب معما این میشه؟؟
:neznayu

حس شمردشون نیستجواب معما این میشه؟؟
(1399/2/28 , 16:31) | [#] |
![]() | ELy هستم ولی خستم |
# ROKI (17.05.2020 / 10:27)
کی حال داره فکر کنه باوا
شما برو بخواب
کی حال داره فکر کنه باوا

