(1404/2/11 , 16:01) | [#] |
⛵👑รαҽēɗ👑♪ |
اونجایی که حس کردی کسی نیست.
اونجایی که تو اشکات غرق شدی.
اونجایی که لبخند از یادت رفت.
اونجایی که خسته شدی...
دقیقا همون موقع ها به من فکر کن.
من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و...
غماتو بذاری رو دوش من☺
اونجایی که تو اشکات غرق شدی.
اونجایی که لبخند از یادت رفت.
اونجایی که خسته شدی...
دقیقا همون موقع ها به من فکر کن.
من اینجا منتظرم تو بیای بغلم و...
غماتو بذاری رو دوش من☺
(1404/4/6 , 02:25) | [#] |
تریاق |
و من از داستانها ، فیلمهای کمدی بیزار نیستم
از اینکه در مملکت من یاد گرفته اند از هر چیز که تنبلی و ترسشان نمیگذارد مقابلش بایستند...
داستان نمایش و فیلم کمدی میسازند دردم می آید
اینکه اینقدر به کمبود ها و ناکامی ها و بدبختی ها بخندیم که فراموش کنیم گریه های شب و روزمان محض همین هاست
از شوخی با درد ها بیزارم ... همین -_-
از اینکه در مملکت من یاد گرفته اند از هر چیز که تنبلی و ترسشان نمیگذارد مقابلش بایستند...
داستان نمایش و فیلم کمدی میسازند دردم می آید
اینکه اینقدر به کمبود ها و ناکامی ها و بدبختی ها بخندیم که فراموش کنیم گریه های شب و روزمان محض همین هاست
از شوخی با درد ها بیزارم ... همین -_-
(1404/6/25 , 22:21) | [#] |
تریاق |
هر چیزی که از زندگی من حذف می شود یا هدایت است یا محافظت...دیگر هیچ چیزی برای من از دست دادن نیست !
(1404/6/25 , 22:22) | [#] |
تریاق |
خیلی اهمیتی نداره اگر آدمها نتونن مسیرترو درک کنن؛ همین که خودت بدونی داری با زندگیت چیکار میکنی، کافیه.
(1404/6/25 , 22:23) | [#] |
تریاق |
ما یک چیزهایی رو میبینیم، ولی به روی شما نمیاریم. چون ما جای شما هم خجالت میکشیم.
(1404/6/25 , 22:24) | [#] |
تریاق |
غم انگیز ترین داستانها، اونایین که جایی برای جبران باقی نذاشتن.
ویرایش شد تریاق (1404/6/25 , 22:24) [1]
ویرایش شد تریاق (1404/6/25 , 22:24) [1]
(1404/6/25 , 22:24) | [#] |
تریاق |
مگه ما کار نمیکنیم که حقوق بگیریم که پول داشته باشیم و چیزهایی که میخوایم رو برای خودمون فراهم کنیم؟ پس چرا من فقط دارم کار میکنم و نه پول دارم و نه چیزهایی که میخوام؟