حوصله ندارم

خب فصل بعدی

شبیهِ هوایِ بهآر نبآش که تکلیفش بآ خودشم مشخص نیست!
صبح اَبره
ظهر آفتآبه
عصر بآرونه
شب مهتآبه
شبیهِ بهآر نبآش که میشینه رو مبل دو دقیقه بعد نظرش عوض میشه لباس عوض میکنه کفش رفتن به پا میکنه ده قدم میره جلو شک میکنه دوباره برمیگرده میشینه رو مبل.
یآ بمون یآ برو
آدم زیاد هوا به هوا شه...صبح سردیِ ابر رفتن بزنه به تنش ظهر گرمیِ آفتابِ موندن هی سردوگرم شه قلبش سرمآ میخوره ترک برمیدآره دیگه نمیتونه اعتماد کنه به هیچ دوست داشتنی.
نکنه بی اعتمادم کنی به دوست داشتنت؟
بهآره...بهآر نبآش!

tof

چایی خوشه

هیچی دلم نمیخواد

بیخیال

یک روزهایی را باید اختصاص داد به بی خیالی...
نه به دغدغه ای فکر کرد
نه غصه ای خورد
نه نگرانِ چیزی بود.
یک روزهایی را باید از تویِ تقویمِ دنیا بیرون کشید و برایِ خود کرد.

گاهی اوقات خودتان را بردارید و بزنید به جاده ی بی خیالی.
ميانِ این همه مشغله و روزمرِگی هایِ تکراری ، برایِ ساعاتی هم که شده گوشه ی دنجی رها شوید و برایِ ادامه ی راه نفس بگیرید...
اجازه ندهید دلخوشی و آرامش
مسیرِ قلبِ شما را گم کند...
اجازه ندهید امید و نشاط در شما بمیرد...
یک روزهایی برایِ خودتان باشید...
برایِ خودِ خودتون

دلِ گشادم هیچ چیزی نمی خواد

ویرایش شد SogOol (1399/3/7 , 19:37) [1]

ایشش مردک خودشیریییییین

گُلِ سنگم
گُلِ سنگم
چی بگم از دلِ تنگم

میگذره

خوابم نمیبره

صبح بخیرر ایراان

زندگی آی زندگیییییییی
خسته ام خسته ام..

هععععی دلم واس بهاردوست جون جونیم تنگیده

ویرایش شد ♔faranak♔ (1399/3/8 , 15:47) [1]

کاش میشد رفت...

اعصابم خورد میشه بهش فک میکنم