(1398/9/23 , 11:26) | [#] |
☆☆GitA☆☆ |
آدما مثله دفتر رنگ آمیزی یه بچه ۴ساله شدن
آدمن ولی هر دفعه با یه رنگ
آدمن ولی هر دفعه با یه رنگ
(1398/9/23 , 13:28) | [#] |
☆☆GitA☆☆ |
روز به روز بى احساس تر می شويم
روز به روزِ دلسردتر...
روز به روز اعتمادمان نسبت به آدم هاىِ اطرافمان كمرنگ و كمرنگ تر می شود..
ما بى آنكه خودمان با خبر باشيم ،
ديوارهايى شده ايم براىِ نوشتن يادگارىِ آدم ها...!
آدم هاىِ بلاتكليفى كه خودشان نمی دانند از زندگى چه می خواهند...
از صبح كه چشم باز می كنند تا سياهىِ شب ،
به جاىِ زندگى كردن ، به جاىِ دوست داشتن
به جاىِ عاشقى كردن ، روزمرگى می كنند و روزمرگى...
آدم هايى كه حتى برايشان مهم نيست روىِ كدام ديوار می نويسند!
روز به روزِ دلسردتر...
روز به روز اعتمادمان نسبت به آدم هاىِ اطرافمان كمرنگ و كمرنگ تر می شود..
ما بى آنكه خودمان با خبر باشيم ،
ديوارهايى شده ايم براىِ نوشتن يادگارىِ آدم ها...!
آدم هاىِ بلاتكليفى كه خودشان نمی دانند از زندگى چه می خواهند...
از صبح كه چشم باز می كنند تا سياهىِ شب ،
به جاىِ زندگى كردن ، به جاىِ دوست داشتن
به جاىِ عاشقى كردن ، روزمرگى می كنند و روزمرگى...
آدم هايى كه حتى برايشان مهم نيست روىِ كدام ديوار می نويسند!