(1401/11/24 , 07:31) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
من تو رو به اندازهی بد شدم یاس، پس من چی وانتونز، ساقی کوروش، کج هیدن، اشتباه خوب بهرام، قلب بنفش خلسه، نیلوفر آبی پیشرو، قرمز پوبون، تا یه جایی شایع، 209 شاهین نجفی، یعنی کو سینا ساعی و بچه محل زدبازی؛ دوستت داشتم..
(1401/11/24 , 09:24) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
خدایااین شادی های کوچیک از من نگیر
تویی پناه تویی همدم تویی همراز
تویی که از همه چی خبر داری
بدون بدون بدون خنده نمیشه زندگی کرد?:-)
تویی پناه تویی همدم تویی همراز
تویی که از همه چی خبر داری
بدون بدون بدون خنده نمیشه زندگی کرد?:-)
(1401/11/24 , 09:32) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
یه گوشه دنج پیدا کردم اینجا آرامش جرعه جرعه سر میکشم ??
(1401/11/24 , 09:42) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
تو اوج ناامیدی
مشت مشت قرص امید دادی به من
هرکی باتو بود جونه زد وزندگیش پراز امید شد ??
مشت مشت قرص امید دادی به من
هرکی باتو بود جونه زد وزندگیش پراز امید شد ??
(1401/11/24 , 11:19) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
رومن گاری :
« وقتی میگویم
دیگر به سراغم نیا
فکر نکن فراموشت کردهام
یا دیگر دوستت ندارم.
نه، من فقط فهمیدم وقتی دلت با من نیست،
بودنت مشکلی را حل نمیکند،
تنها دلتنگترم میکند».
قشنگ دارم میفهمم چی میگی جناب گاری…?:-)
« وقتی میگویم
دیگر به سراغم نیا
فکر نکن فراموشت کردهام
یا دیگر دوستت ندارم.
نه، من فقط فهمیدم وقتی دلت با من نیست،
بودنت مشکلی را حل نمیکند،
تنها دلتنگترم میکند».
قشنگ دارم میفهمم چی میگی جناب گاری…?:-)
(1401/11/24 , 11:53) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
مثل دیروز تو را دوست ندارم دیگر !
متحول شدهام، دوست تَرَت میدارم...♥️
متحول شدهام، دوست تَرَت میدارم...♥️
(1401/11/24 , 11:54) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
شاخهی هم خونِ جدا ماندهی من... دوستت دارم♥️?
(1401/11/24 , 19:12) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
نگفتم برات جمشید؛ خیلی خستهام. فک کنم دو سه ماهی باید بخوابم و هیچی از دنیا نفهمم..
(1401/11/24 , 19:12) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
جان من بمیرد،اشک بر روی گونهی تو نریزد..
(1401/11/24 , 19:13) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست، که همچنان که تو را میبوسند، در ذهن خود طناب دار تو را میبافند...
(1401/11/25 , 06:26) | [#] |
sogand مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
تنها پناهِ آخرم تو بودی
باورت بشه یا نه ، من اونقدری فکر و خیالمو از تو پر کرده بودم که شده بودی مثل فرشتهی نجات برام ، یعنی هر تلاشی میکردم بخاطر تو بود ، اینکه زنده بودم ، میرفتم باشگاه یا به درسام میرسیدم و امید داشتم به آینده! آیندهای که ساخته بودیم ، بنظر منم ارزشی نداشت ، دوست دارم برگردم به اون سال و قبل اینکه قول موندن بدم بهت بگم من یکیم بدتر از همه و برم.
باورت بشه یا نه ، من اونقدری فکر و خیالمو از تو پر کرده بودم که شده بودی مثل فرشتهی نجات برام ، یعنی هر تلاشی میکردم بخاطر تو بود ، اینکه زنده بودم ، میرفتم باشگاه یا به درسام میرسیدم و امید داشتم به آینده! آیندهای که ساخته بودیم ، بنظر منم ارزشی نداشت ، دوست دارم برگردم به اون سال و قبل اینکه قول موندن بدم بهت بگم من یکیم بدتر از همه و برم.