(1401/9/26 , 20:36) | [#] |
Nazanin 7 خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
میگه ک
خســــته از مردم شهر
خســـــته ازاون ک تو میخای بشی و من خودشم!
خســــته از مردم شهر
خســـــته ازاون ک تو میخای بشی و من خودشم!
(1402/1/16 , 12:50) | [#] |
**? ? ? ? ? ? ** خدایا مارا نگا هم با فتحه هم کسره. |
مانده بودی اگر نازنینم، زندگی رنگ و بوی دگر داشت...
(1402/6/11 , 21:00) | [#] |
مآه مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
دریا فراموشی گرفته
فکر می کنه مرداب بوده
برگرد ثابت کن....
فکر می کنه مرداب بوده
برگرد ثابت کن....
(1402/8/6 , 13:22) | [#] |
?N̴a̴z̴a̴n̴i̴n̴ ̴7̴? خدایا، قربون آسمون آبیت💙 |
پره غم پره داستانِ بد
پره دلهره پر از بی کسی شبام
قشنگ نبود هیچ حسی برام
ولی کاری کردی من از بی کسی درام
پره دلهره پر از بی کسی شبام
قشنگ نبود هیچ حسی برام
ولی کاری کردی من از بی کسی درام
(1402/8/6 , 15:58) | [#] |
Ramin 7 ازخونمونمیادفقطدرداشبهیادم |
mano vel kon ba shabaam, tarike ama cheghad azado raham
(1402/9/2 , 01:26) | [#] |
تریاق |
اونقدا هم ک میگن دلت بزرگ نبود
دلت یه زندونه یه چاردیواری
تصورم از تو دود هوا شد رفت
تا هی سقوط کنم به زیر سیگاری
صعود میکردم به قله چشمات
سقوط میکردم مهم نبود برات
دلم میخواست که تو رو حبس کنم تو صدام
هیچکی به غیر از تو مهم نبود برام
چشم که مینداختی به آینه و چمدون
پناه میبردم به کوچه و بارون
چشم که میبستی به بی پناهی من
پناه میبردم به ناامید شدن
دست که میبردی به کوله بار سفر
دخیل میبستم به دستگیره در
دخیل میبستم به جاده های عبوس
دخیل میبستم به اخرین اتوبوس
دلت یه زندونه یه چاردیواری
تصورم از تو دود هوا شد رفت
تا هی سقوط کنم به زیر سیگاری
صعود میکردم به قله چشمات
سقوط میکردم مهم نبود برات
دلم میخواست که تو رو حبس کنم تو صدام
هیچکی به غیر از تو مهم نبود برام
چشم که مینداختی به آینه و چمدون
پناه میبردم به کوچه و بارون
چشم که میبستی به بی پناهی من
پناه میبردم به ناامید شدن
دست که میبردی به کوله بار سفر
دخیل میبستم به دستگیره در
دخیل میبستم به جاده های عبوس
دخیل میبستم به اخرین اتوبوس
(1402/9/2 , 06:17) | [#] |
مـᬼــحســᬼـــن تو روشنیِ قلبِ منی ، خودم را به هدر نداده ام❤ |
همه گوشمو پر میکنن که دیگه گریه واسه تو بسه
دستایی که جدا بودن این همه سال محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتو دادی براش واسه یکی دیگه دلواپسه
دستایی که جدا بودن این همه سال محاله به هم برسه
اونی که همه چیزتو دادی براش واسه یکی دیگه دلواپسه
(1402/9/2 , 09:40) | [#] |
آسو |
اگه که لجبازی کنه شهرو به اتیش میکشه
دنیارو به هیچ میگیره
میره یه گوشه میشینه
دنیارو به هیچ میگیره
میره یه گوشه میشینه
(1402/9/4 , 15:02) | [#] |
تریاق |
من نیز چشم از خواب خوش
بر می نکردم پیش از این
روز فراق دوستان
شب خوش بگفتم خواب را
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بی بَصَر من میروم
او میکشد قلاب را
#شجریان
بر می نکردم پیش از این
روز فراق دوستان
شب خوش بگفتم خواب را
مقدار یار هم نفس چون من نداند هیچ کس
ماهی که بر خشک اوفتد قیمت بداند آب را
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
سعدی! چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بی بَصَر من میروم
او میکشد قلاب را
#شجریان
(1402/9/7 , 23:17) | [#] |
تریاق |
فصل پریشان شدنم را ببین
بی سر و سامان شدنم را ببین
بی تو فرو ریختم در خودم
لحظه ویران شدنم را ببین
کوچه پر از رد قدمهای توست
پشت همین پنجره میخوانمت
پس تو کجایی که نمیبینمت
پس تو کجایی که نمیدانمت
#علی زندوکیلی
ویرایش شد تریاق (1402/9/7 , 23:17) [1]
بی سر و سامان شدنم را ببین
بی تو فرو ریختم در خودم
لحظه ویران شدنم را ببین
کوچه پر از رد قدمهای توست
پشت همین پنجره میخوانمت
پس تو کجایی که نمیبینمت
پس تو کجایی که نمیدانمت
#علی زندوکیلی
ویرایش شد تریاق (1402/9/7 , 23:17) [1]
(1402/9/27 , 00:23) | [#] |
تریاق |
دلم می خواد گریه کنم
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
وقتی که قلبا و گلا
شکسته و پرپر شدند
وقتی که باغچه های عشق
سوختند و خاکستر شدند
من و تو از گل کاغذی
باغچه ای داشتیم توی خواب
با خشتای مقوایی
خونه می ساختیم روی اب
وقتی که ما تو جشن شب
ستاره بارون می شدیم
وقتی که پشت سنگر
سایه ها پنهون می شدیم
از نوک بال کفترا
خون پریدن می چکید
صدای بیداری عشق
رو خواب شب خط می کشید
دلم می خواد گریه کنم
برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی
دلم می خواد گریه کنم
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
از پشت دیوارای شهر
انگار صدای پا می اد
اوازخون دربدر
انگار یه همصدا می خواد
ابر سیاه رفتنیه
خورشید دوباره درمی اد،
باغچه دوباره گل می ده
#داریوش
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
وقتی که قلبا و گلا
شکسته و پرپر شدند
وقتی که باغچه های عشق
سوختند و خاکستر شدند
من و تو از گل کاغذی
باغچه ای داشتیم توی خواب
با خشتای مقوایی
خونه می ساختیم روی اب
وقتی که ما تو جشن شب
ستاره بارون می شدیم
وقتی که پشت سنگر
سایه ها پنهون می شدیم
از نوک بال کفترا
خون پریدن می چکید
صدای بیداری عشق
رو خواب شب خط می کشید
دلم می خواد گریه کنم
برای قتل عام گل
برای مرگ رازقی
دلم می خواد گریه کنم
برای نابودی عشق
واسه زوال عاشقی
از پشت دیوارای شهر
انگار صدای پا می اد
اوازخون دربدر
انگار یه همصدا می خواد
ابر سیاه رفتنیه
خورشید دوباره درمی اد،
باغچه دوباره گل می ده
#داریوش
(1402/10/4 , 00:28) | [#] |
تریاق |
لبخند زد و دستامو گرفت اما توی خواب
فردا نشده بیدار شدم... بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومد و
دستامو گرفت با هم دوباره رفتیم توی قاب
ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست
حالا یه نفری خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
#چاوشی
فردا نشده بیدار شدم... بیدار و خراب
عکسش روی میز باز از توی قاب بیرون اومد و
دستامو گرفت با هم دوباره رفتیم توی قاب
ترسیدم اگه بیدار بشم خوابم بپره
گفتم نکنه اصلا روی میز خوابم نبره
تنها روی تخت تنها توی خواب با اون توی قاب
چشماشو که بست قاب از روی میز افتاد و شکست
حالا یه نفری خواب منو تعبیر کنه
تا ساعتای بی خوابی من تغییر کنه
#چاوشی
(1402/10/6 , 01:18) | [#] |
تریاق |
اگر چه هیچ کس نیومد
سری ب تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش
#چاوشی
سری ب تنهاییت نزد
اما تو کوه درد باش
طاقت بیار و مرد باش
#چاوشی