(1400/10/29 , 23:00) | [#] |
FAZi |
(1400/10/29 , 23:06) | [#] |
FAZi |
آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می کند. فکر می کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می رسد می بیند هنوز همان دختر/پسر 15 ساله است که موهایش سفید شده، دور چشمهایش چین افتاده، پاهایش ضعف می رود و دیگر نمی تواند پله ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره هاست که روی دوش آدم سنگینی می کند...
پیری فقط یک صورتک بدترکیب است که با یک من سریش می چسبانندش روی صورت آدم، ولی آن پشت جوانی است که دارد نفسش می گیرد. بعد یک دفعه می بینی پیر شدی و هنوز هیچ کدام از کارهایی که می خواستی نکردی.
?چهل سالگی
?ناهيد طباطبايی
پیری فقط یک صورتک بدترکیب است که با یک من سریش می چسبانندش روی صورت آدم، ولی آن پشت جوانی است که دارد نفسش می گیرد. بعد یک دفعه می بینی پیر شدی و هنوز هیچ کدام از کارهایی که می خواستی نکردی.
?چهل سالگی
?ناهيد طباطبايی
(1400/10/29 , 23:06) | [#] |
FAZi |
من هیچوقت دل به نبود نمیبندم.
درد هم اگر بماند، می ترکاند...
روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
روز و شب است، روشنی دارد،
تاریکی دارد، پایین دارد بالا دارد!
کم دارد، بیش دارد...
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده،
تمام میشود، بهار میآید...
#محمود_دولت_آبادی
درد هم اگر بماند، می ترکاند...
روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
روز و شب است، روشنی دارد،
تاریکی دارد، پایین دارد بالا دارد!
کم دارد، بیش دارد...
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده،
تمام میشود، بهار میآید...
#محمود_دولت_آبادی
(1400/10/29 , 23:10) | [#] |
FAZi |
روزی به خودت می آیی و میبینی
هر چقدر برای بودنش جنگیدی
او برای نبودن تلاش کرد
هر چقدر برای جای خالی اش جنگیدی
او برای نیامدن تلاش کرد ...
از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد
با خودت
با نبودنش
با جای خالی اش
با نخواستنش!
از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الا عاشقی !
هر چقدر برای بودنش جنگیدی
او برای نبودن تلاش کرد
هر چقدر برای جای خالی اش جنگیدی
او برای نیامدن تلاش کرد ...
از یک جایی به بعد میفهمی که باید کنار آمد
با خودت
با نبودنش
با جای خالی اش
با نخواستنش!
از یک جایی به بعد باید بفهمی که هر چیزی با تلاش نتیجه میدهد الا عاشقی !
(1400/12/6 , 00:02) | [#] |
FAZi |
زندگی تغییر میکنه!
ممکنه عشقت رو از دست بدی؛ بعضی از دوستات رو از دست میدی؛ قسمتایی از خودت رو که هرگز فکرشو نمیکردی از دست میدی و بعد بدون اینکه متوجه بشی، این قسمت ها برمیگردن! دوباره عاشق میشی، دوستای بهتری پیدا میکنی و یه «توئه» قویتر و عاقلتر داره بهت تو آینه زل میزنه...
ممکنه عشقت رو از دست بدی؛ بعضی از دوستات رو از دست میدی؛ قسمتایی از خودت رو که هرگز فکرشو نمیکردی از دست میدی و بعد بدون اینکه متوجه بشی، این قسمت ها برمیگردن! دوباره عاشق میشی، دوستای بهتری پیدا میکنی و یه «توئه» قویتر و عاقلتر داره بهت تو آینه زل میزنه...
(1400/12/6 , 00:03) | [#] |
FAZi |
و چه خوب بود
که آدمی میتوانست
وقتی درد و مصیبتی دارد
ماهها بخوابد...
#رومن_رولان
که آدمی میتوانست
وقتی درد و مصیبتی دارد
ماهها بخوابد...
#رومن_رولان
(1400/12/6 , 00:04) | [#] |
FAZi |
محبوب همه باش؛ معشوق یکی! مِهرت را به همه هدیه کن؛ عشقت را به یکی! با هر رفتنی اشک نریز و با هر آمدنی لبخند نزن.
(1400/12/6 , 00:05) | [#] |
FAZi |
«ياالله استبدل کل أحزاني بشيء جميل»
خدایا تمامِ فک و ناراحتی هامو با چیزای قشنگ و خوب جایگزین کن
خدایا تمامِ فک و ناراحتی هامو با چیزای قشنگ و خوب جایگزین کن
(1400/12/6 , 00:05) | [#] |
FAZi |
بعضی حرفا رو نه میشه زد نه میشه خورد!
میمونه سر دلت میشه دل تنگی
میشه بغض، میشه سکوت!
میشه همون وقتا که خودتم نمیدونی چه مرگته!
میمونه سر دلت میشه دل تنگی
میشه بغض، میشه سکوت!
میشه همون وقتا که خودتم نمیدونی چه مرگته!
(1400/12/6 , 00:06) | [#] |
FAZi |
«وأسألك يا الله القوة لأقف وحدي دون أن أتكئ على كتف أحدهم.»
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنم که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ آنکه رویِ شانهیِ کسی تکیه کنم
خدایا از تو قدرتی را طلب میکنم که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ آنکه رویِ شانهیِ کسی تکیه کنم
(1400/12/6 , 00:06) | [#] |
FAZi |
احتمالا باید یه سندرومی وجود داشته باشه به اسم؛ ذهن بحرانساز. دقیقا نمیدونم. فقط مطمئنم اگه هیچ مشکلی هم وجود نداشته باشه، مغزم سعی میکنه دغدغه و مشکلی رو ابداع کنه.