(1400/4/21 , 22:46) | [#] |
FAZi |
از بخشیدن و دادن شانس دوباره به آدما دست بردارید. آدما دقیقا میدونن چه کاری دارن انجام میدن
(1400/4/21 , 22:47) | [#] |
FAZi |
نباید تحت عنوانِ “شوخی”
دست بذارید رو چیزایی که طرف بدش میاد و بیشعور بودن خودتونو ثابت کنید
دست بذارید رو چیزایی که طرف بدش میاد و بیشعور بودن خودتونو ثابت کنید
(1400/4/21 , 22:47) | [#] |
FAZi |
اینکه دیگران با ما چگونه رفتار میکنن به خودشون بستگی داره اما اینکه ما با اونا ادامه بدیم و اجازه بدیم همون رفتار همیشگی رو با ما داشته باشن، انتخاب ماست!.....
(1400/4/21 , 22:47) | [#] |
FAZi |
گفت: آدما دو جور گریه دارن؛
وقتی که خیلی غمگینن و وقتی که خیلی خیلی غمگینن.
گفتم: خب مگه اینا فرقی هم دارن؟
گفت: آره؛ دومی دیگه اشک نداره.
وقتی که خیلی غمگینن و وقتی که خیلی خیلی غمگینن.
گفتم: خب مگه اینا فرقی هم دارن؟
گفت: آره؛ دومی دیگه اشک نداره.
(1400/4/21 , 22:48) | [#] |
FAZi |
هیچکس برایم نمانده! همه را از دست دادهام، همه را...
آنقدر فاصله گرفتهام و آنقدر دور بودهام که دیگر هیچ حرف و آغوشی این فاصلهها را پر نمیکند. انگار بیآنکه خواستهباشم، حول خودم دیوار کشیدهام. انگار جزیرهای ساختهام دست نیافتنی... و یکّه و تنها میان آن نشستهام و آدمها آنقدر سعی کردهاند که اقیانوسهای اطراف مرا پشت سر بگذارند تا به من برسند و نشده، از من صرفنظر کرده و به آدمهای دیگری پناه بردهاند. دیگران جایگزینِ من شدهاند، دیگران جای خالیِ مرا پر کردهاند و این بیرحمترین ناگزیرِ اینروزهاست. که هر آدمی در وقتِ نیاز، به آغوش و شانههایِ کسی که هست پناه میبرد. و من نبودهام، من در بزنگاههای زیادی نبودهام!
هر از گاهی به خودم آمدهام و خودم را غریبه و تنها دیدهام میان آدمها...
غریبهای که در این سیاره، هیچ جایی ندارد. جای مرا مدتهاست که پر کردهاند. مدتهاست که آدمهای دیگری جای من حرف میزنند، جای من گوش میکنند و جای من به آغوش میکشند.
من باید به جزیرهی خودم برگردم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
آنقدر فاصله گرفتهام و آنقدر دور بودهام که دیگر هیچ حرف و آغوشی این فاصلهها را پر نمیکند. انگار بیآنکه خواستهباشم، حول خودم دیوار کشیدهام. انگار جزیرهای ساختهام دست نیافتنی... و یکّه و تنها میان آن نشستهام و آدمها آنقدر سعی کردهاند که اقیانوسهای اطراف مرا پشت سر بگذارند تا به من برسند و نشده، از من صرفنظر کرده و به آدمهای دیگری پناه بردهاند. دیگران جایگزینِ من شدهاند، دیگران جای خالیِ مرا پر کردهاند و این بیرحمترین ناگزیرِ اینروزهاست. که هر آدمی در وقتِ نیاز، به آغوش و شانههایِ کسی که هست پناه میبرد. و من نبودهام، من در بزنگاههای زیادی نبودهام!
هر از گاهی به خودم آمدهام و خودم را غریبه و تنها دیدهام میان آدمها...
غریبهای که در این سیاره، هیچ جایی ندارد. جای مرا مدتهاست که پر کردهاند. مدتهاست که آدمهای دیگری جای من حرف میزنند، جای من گوش میکنند و جای من به آغوش میکشند.
من باید به جزیرهی خودم برگردم...
#نرگس_صرافیان_طوفان
(1400/4/21 , 22:49) | [#] |
FAZi |
افسردگی همیشه در یک چهرهی غمگین و حالی گرفته، نمود پیدا نمیکند!
گاهی حوصلهایست که نداری، حرفهاییست که نمیزنی، و خشمیست که ناخواسته، سر ریز میشود.
افسردگی گاهی تحرکیست که نداری، تلاشیست که نمیکنی و چشمهاییست که گرایش و میل بیحدی به خوابیدن و فاصله گرفتنِ بیاختیار از جهان دارند.
افسردگی گاهی اعتمادیست که نداری، و وعدههاییست که باور نمیکنی.
افسردگی، رجعت بیملاحظهایست به آدمهای اشتباه، یا انحنای بیدلیلی که گاه و بیگاه، روی لبهای آدمی مینشیند.
افسردگی گاهی هیولای پنهانیست در وجود آدمها که وادارشان میکند بیملاحظه بخندند، بیملاحظه حرف بزنند، بیملاحظه سکوت کنند و بیتفاوت باشد به خودشان، به دلخوشیهای کوچکی که پشت درهای بسته، جا ماندهاند و آدمهای مهربانی که دوستشان دارند.
افسردگی در هر آدمی، با آدمِ دیگری فرق میکند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
گاهی حوصلهایست که نداری، حرفهاییست که نمیزنی، و خشمیست که ناخواسته، سر ریز میشود.
افسردگی گاهی تحرکیست که نداری، تلاشیست که نمیکنی و چشمهاییست که گرایش و میل بیحدی به خوابیدن و فاصله گرفتنِ بیاختیار از جهان دارند.
افسردگی گاهی اعتمادیست که نداری، و وعدههاییست که باور نمیکنی.
افسردگی، رجعت بیملاحظهایست به آدمهای اشتباه، یا انحنای بیدلیلی که گاه و بیگاه، روی لبهای آدمی مینشیند.
افسردگی گاهی هیولای پنهانیست در وجود آدمها که وادارشان میکند بیملاحظه بخندند، بیملاحظه حرف بزنند، بیملاحظه سکوت کنند و بیتفاوت باشد به خودشان، به دلخوشیهای کوچکی که پشت درهای بسته، جا ماندهاند و آدمهای مهربانی که دوستشان دارند.
افسردگی در هر آدمی، با آدمِ دیگری فرق میکند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
(1400/4/21 , 22:50) | [#] |
FAZi |
باید کسی به ما میگفت شما قویتر از این حرفهایید، باید کسی دلداریمان میداد و آراممان میکرد.
باید از کسی میشنیدیم: "دل قوی دار سحر نزدیک است"، که شب به انتهای خودش نزدیک شده، که خورشید را در حالی دیدهاند که داشته از پشت کوهها سر میرسیده، و شب را در حالی که داشته بارش را میبسته.
باید کسی میزد روی شانههامان و میگفت: خیلی سخت بود، اما چیز زیادی تا پایان سختیها نمانده...
ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان به ما دلگرمی و امید میداد، ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان آراممان میکرد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
باید از کسی میشنیدیم: "دل قوی دار سحر نزدیک است"، که شب به انتهای خودش نزدیک شده، که خورشید را در حالی دیدهاند که داشته از پشت کوهها سر میرسیده، و شب را در حالی که داشته بارش را میبسته.
باید کسی میزد روی شانههامان و میگفت: خیلی سخت بود، اما چیز زیادی تا پایان سختیها نمانده...
ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان به ما دلگرمی و امید میداد، ما نیاز داشتیم کسی به جز خودمان آراممان میکرد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
(1400/4/25 , 23:49) | [#] |
FAZi |
اینکه میگن از زندگیت لذت ببر معنیش این نیس همیشه چسب خنده بزنی رو لباتو الکی به خودت تلقین کنی شادی.گاهی وقتا لذت بردن همون گریه ایه که با یه تعصب احمقانه جلوشو گرفتی
(1400/4/25 , 23:50) | [#] |
FAZi |
بعد از شنیدن جمله ی
خیلی خوشگل شدی
آدما واقعا خوشگل تر میشن
تو انتخاب جمله هامون دقت کنیم
خیلی خوشگل شدی
آدما واقعا خوشگل تر میشن
تو انتخاب جمله هامون دقت کنیم
(1400/4/25 , 23:50) | [#] |
FAZi |
آدم هميشه فكر مى كنه كه مى شه برگشت. میشه درستش کرد، میشه توضیح داد، میشه جبرانش کرد…
ولی میدونی، آدم هميشه اشتباه مى كنه.
ولی میدونی، آدم هميشه اشتباه مى كنه.
(1400/4/25 , 23:51) | [#] |
FAZi |
آدما از یه جایی به بعد واسه هم تکراری میشن
اگر ازاون به بعد بازم بتونن از کنارهم بودن لذت ببرن
معلوم میشه انتخابشون درست بوده
اگر ازاون به بعد بازم بتونن از کنارهم بودن لذت ببرن
معلوم میشه انتخابشون درست بوده
(1400/4/25 , 23:52) | [#] |
FAZi |
#تووییت ?
همونجور که زبون هر مزه ای رو به شکل متفاوت حس میکنه ،
قلب هم هر کسی رو به شکل متفاوت دوست داره ،
در نتیجه جمله ی "هیچکیو مثل تو دوست ندارم " کاملاً درسته
همونجور که زبون هر مزه ای رو به شکل متفاوت حس میکنه ،
قلب هم هر کسی رو به شکل متفاوت دوست داره ،
در نتیجه جمله ی "هیچکیو مثل تو دوست ندارم " کاملاً درسته