(1399/11/24 , 00:15) | [#] |
FAZi |
در سنینِ خاصی، بیاعتمادیِ انسان
آنقدر دقیق و حساس میشود
که دیگر تمایل به باور کسی نداری
آنقدر دقیق و حساس میشود
که دیگر تمایل به باور کسی نداری
(1399/11/24 , 00:16) | [#] |
FAZi |
یسری رابطه ها بر اساس سوتفاهم جلو ميره، تو شوخی شوخی باهاش وقت ميگذرونی و اون جدی جدی عاشقت ميشه ...!
(1399/11/24 , 00:17) | [#] |
FAZi |
.
گاهی کسانی که زیاد ارتباط برقرار نمیکنن واقعا غیر اجتماعی نیستن، اونا فقط تحمل غم و ادمای تقلبی رو ندارن.
گاهی کسانی که زیاد ارتباط برقرار نمیکنن واقعا غیر اجتماعی نیستن، اونا فقط تحمل غم و ادمای تقلبی رو ندارن.
(1399/11/24 , 00:18) | [#] |
FAZi |
??
اينكه مى گويند
آدمى به همه چيز عادت مى كند
از اساس اشتباه است؛
آدمى چاره اى جز پذيرفتن ندارد.
تحمل مى كند
مى پذيرد
ولى عادت نمى كند
? احمد اميد
اينكه مى گويند
آدمى به همه چيز عادت مى كند
از اساس اشتباه است؛
آدمى چاره اى جز پذيرفتن ندارد.
تحمل مى كند
مى پذيرد
ولى عادت نمى كند
? احمد اميد
(1399/11/24 , 00:20) | [#] |
FAZi |
همیشه فکر می کردم آدم های بی احساسی هستند ... همان هایی را می گویم که نه از چیزی خوشحال می شوند و نه ناراحت ، نه دل می دهند و نه دل می برند از کسی... از همه چیز و همه کس راحت عبور می کنند ، منتظر هیچ اتفاقی نیستند و هیچ چیز آن ها را سر ذوق نمی آورد...
اما زندگی به من ثابت کرد همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...
آدم هایی که اکنون نسبت به همه چیز خنثی و بی احساس هستند، روزی عمیق ترین و پاک ترین احساسات را داشته اند...عاشقی کرده اند و شوق زندگی داشته اند ؛ از ته دل خندیده اند و هر وقت دلشان گرفته اشک ریخته اند...
اما یک روز احساساتشان را از دست داده اند...
حالا دیگر هیچ حسی ندارند به جز دلمردگی...
حسی که انتخاب آن ها نبوده... تمام تلاششان را می کنند تا دوباره احساساتشان برگردد، دوباره عاشقی کنند ، دوباره بخندند و اشک بریزند ... ولی نمی شود که نمی شود...
دلمردگی حس عجیبی ست... زندگی می کنید ،نفس می کشید؛ اما هیچ شوق و انگیزه ای برای فردا ندارید...
یک بی تفاوتی کشدار...
یک بی تفاوتی ادامه دار...
?حسین حائریان
اما زندگی به من ثابت کرد همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست...
آدم هایی که اکنون نسبت به همه چیز خنثی و بی احساس هستند، روزی عمیق ترین و پاک ترین احساسات را داشته اند...عاشقی کرده اند و شوق زندگی داشته اند ؛ از ته دل خندیده اند و هر وقت دلشان گرفته اشک ریخته اند...
اما یک روز احساساتشان را از دست داده اند...
حالا دیگر هیچ حسی ندارند به جز دلمردگی...
حسی که انتخاب آن ها نبوده... تمام تلاششان را می کنند تا دوباره احساساتشان برگردد، دوباره عاشقی کنند ، دوباره بخندند و اشک بریزند ... ولی نمی شود که نمی شود...
دلمردگی حس عجیبی ست... زندگی می کنید ،نفس می کشید؛ اما هیچ شوق و انگیزه ای برای فردا ندارید...
یک بی تفاوتی کشدار...
یک بی تفاوتی ادامه دار...
?حسین حائریان
(1399/11/24 , 22:25) | [#] |
FAZi |
خوبیِ سینگل بودن اینه که دقیقا همون تایمی که بقیه دنبالِ خریدِ کادوی ولنتاین و گل و خرسِ قرمزن، تو نیازی نیست استرس داشته باشی و پولت واسه خودت سیو میشه، آرامشت هم بیشتره.
بدیش هم اینه که خب تنهایی دیگه
بدیش هم اینه که خب تنهایی دیگه
(1399/11/24 , 22:26) | [#] |
FAZi |
[همیشه اینجوری بوده که جای خالی من خیلی سریع پر شده هیچوقت کار به دلتنگی نکشیده
(1399/11/24 , 22:27) | [#] |
FAZi |
آدمى كه چند بار بهت بيشعوريشو ثابت كرده اگه باز هم مثل قبل باهاش برخورد كردى، تو از اونم بيشعورترى. با هرکی مث خودش !
(1399/11/24 , 22:27) | [#] |
FAZi |
صدایت میکنم با عشق
جوابم میدهی با جان
همین جان گفتنت عشقم
هوایی میکند دل را
جوابم میدهی با جان
همین جان گفتنت عشقم
هوایی میکند دل را