خلاصه ی کلاس های مجازی :

یا صدای استاد هست ، تصویر نیست
یا تصویر هست ، صدا نیست
یا هم تصویر هست هم صدا ولی استاد نیست
و یا اینکه صدا و تصویر و استاد هستند ولی من نیستم

تو یه مهربونی که فقط واسه من اخلاقش بد بوده.

سکوت میکنم ؛
نه اینکه دردی نیست ؛
گلویی نمانده برای فریاد...

عشق اون چيزى نيست كه به زبان ميارى،
عشق اون كاريه كه انجام ميدى.

+ تو درد رو دوست داری...
+ چون یقیین داری لیاقتت اینه!

وقتی سن آدم از یک حدی گذشت، دیگر خودش از چیزی لذت نمیبرد. بلکه به خوشی دیگران خوش است.



? خروج اضطراری
?اینیاتسیو سیلونه

نَ من دوس ندارم بای

چیزهایی هست که هم گفتنشان دردناک است، هم نگفتنشان. آن چیزها را معمولاً نمیگوییم.

# SogOol (13.04.2020 / 17:52)
نَ من دوس ندارم بای

گفت: سی سال بود تا مرا آرزوی حج بود
و از وصله دوزی، سیصد و پنجاه درهم جمع کردم.

امسال قصد حج کردم تا بروم.
روزی سرپوشیده ای که در خانه است حامله بود
از همسایه بوی طعامی میآمد.

مرا گفت: برو و پاره ای بیار از آن طعام. من رفتم. به در خانه همسایه آن حال خبر دادم.
همسایه گریست و گفت: بدانکه سه شبانه روز بود که اطفال من هیچ نخورده بودند.
امروز خری مرده دیدم. باررا از وی جدا کردم و طعام ساختم، بر شما حلال نباشد.

چون این بشنیدم آتش در جان من افتاد.
آن سیصد و پنجاه درهم برداشتم و بدو دادم.

گفتم: نفقه ی اطفال کن که حج ما این است.

?تذکرة الاولیا
?عطار نیشابوری

ﻋﺸﻖ ﻧﺒﺎﯾﺪ تمنا ﮐﻨﺪ،
نباید هم ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﮐﻨﺪ،
ﻋﺸﻖ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻨﺎﻥ ﻗﻮﯼ ﮔﺮﺩﺩ ﺗﺎ ﻣﺒﺪﻝ ﺑﻪ ﺣﻘﯿﻘﺘﯽ ﮔﺮﺩﺩ
ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﺷﻮﺩ ﻣﺠﺬﻭﺏ ﮐﻨﺪ...


? هرمان هسه
? دمیان

آن روزِ خوب امروز است 
کیفش را نکنی، از آن لذت نبری 
مواظبش نباشی، می رود
روزهایِ خوب نمی آیند 
می روند.

به آدم دروغ میگویند ؛ آدم دروغها را میبیند و به روی خودش نمیآورد، در واقع آنها را تحمل میکند؛ آن وقت فکر میکنند آدم احمق است، نمیفهمد !


? آنتون چخوف

بای بای

پرتقالی

هلوووووو

#به یاد کورای

خب اینم از تکلیف امشبم تمومید
متن بزارم برم ادامه سریال

بزرگترين نيكى شما در حق ديگران
اين نيست كه بخشى از ثروت خود را
به آنها ببخشيد،
بلكه اين است كه
ثروتهاى خودشان را بر آنان آشكار سازيد.



? ديزريلى

با یه آدم بیشعور تو دو حالت میشه یه مدت طولانی رفیق موند، یا بیشعور باشی یا بیشعور بشی

كرونا تموم شه دلم یه سفر خانوادگی طولانی می خواد که منو نبرن :/

ما میتونیم با یک خاطرهی مبهم و پراکنده، هر کاری میخوایم بکنیم، واقعیت رو همونطور که دلمون میخواد دستکاری کنیم و ازش دورانی طلایی بسازیم.

? شیفتگیها
?خابیر ماریاس