(1398/12/28 , 23:08) | [#] |
FAZi |
آهنگ غمگین پلی شد گریه کردم زدم آهنگ شاد دیگ گریه نکنم میدونی چیشد؟
بلند بلند قهقهه میزدم و زار میزدم
بلند بلند قهقهه میزدم و زار میزدم
(1398/12/28 , 23:08) | [#] |
FAZi |
(1398/12/28 , 23:12) | [#] |
FAZi |
هیچوقت از آدمهایی که تو همهی تصمیمات مهمِ زندگیشون ریدن نپرسید که "اگه جای من بودی چیکار میکردی؟"
(1398/12/28 , 23:13) | [#] |
FAZi |
با خودم می گويم: آدميزاد هم موجود عجيبي ست.
ميداند همين چند صباحِ ديگر، صدای ساز و دهلِ تحويل سال كه بيايد و بگذرد، دوباره شروع مي كند به آرام شدن ها و در خود راكد ماندن ها...
اما هنوز مثل هرسال، راه خودش را مي رود.
گندمش را سبز می كند، هفت سينش را می چيند و بعد می نشيند كنار قرآن و آئينه، آرزوهای شاد و رنگی اش را توی ذهنش، مرور میكند.
انگار هنوز هم، از لابلای آنهمه تاريكی كه بر زندگی خودش و اطرافيانش بارها و بارها
سايه انداخته، روزنه های اميد را ميبيند
و به آن دلخوش است.
خدا اين دلخوشی ها را، همين روزنه های
كوچك اميد را، از هيچ كس نگيرد كه نگيرد .
ميداند همين چند صباحِ ديگر، صدای ساز و دهلِ تحويل سال كه بيايد و بگذرد، دوباره شروع مي كند به آرام شدن ها و در خود راكد ماندن ها...
اما هنوز مثل هرسال، راه خودش را مي رود.
گندمش را سبز می كند، هفت سينش را می چيند و بعد می نشيند كنار قرآن و آئينه، آرزوهای شاد و رنگی اش را توی ذهنش، مرور میكند.
انگار هنوز هم، از لابلای آنهمه تاريكی كه بر زندگی خودش و اطرافيانش بارها و بارها
سايه انداخته، روزنه های اميد را ميبيند
و به آن دلخوش است.
خدا اين دلخوشی ها را، همين روزنه های
كوچك اميد را، از هيچ كس نگيرد كه نگيرد .