(1398/12/13 , 20:08) | [#] |
kakojavad desert |
# FAZi (03.03.2020 / 16:35)
نمیشه شبام بری سرکارهوم شاید عید ب آرزوت برسی خخ
نمیشه شبام بری سرکارهوم شاید عید ب آرزوت برسی خخ
(1398/12/13 , 20:08) | [#] |
FAZi |
از کسی که از خودش میگذره برای تو بیشتر بترس اون از خودش گذشته تو ک جای خود داری از روت رد میشه یه روز
هن
هن
(1398/12/13 , 20:09) | [#] |
FAZi |
هنوز کسی نفهمیده که چرا همهی اتفاقای غم انگیز واسه آدمایی میفته که بیشتر از بقیه لیاقت شادی رو دارن...
(1398/12/13 , 20:09) | [#] |
FAZi |
سخت ترین کارِ دنیا اعتماد به مغزیِ که فکر میکنی داری ولی همش دلته که تصمیم میگیره..!!
(1398/12/13 , 20:10) | [#] |
FAZi |
# kakojavad (03.03.2020 / 16:39)
من برم شام
مش شام اخرتو بخوری ب حق علیبایت??
من برم شام
مش شام اخرتو بخوری ب حق علیبایت??
(1398/12/13 , 20:10) | [#] |
kakojavad desert |
(1398/12/13 , 20:11) | [#] |
FAZi |
صبح خیلی قشنگه ولی یادمون میره زود زود چون کسیو نداریم هر صبح با دیدنش یادمون بیفته
@
@
(1398/12/13 , 20:13) | [#] |
FAZi |
روزی پزشکی سالخورده که از افسردگی شدید رنج میبرد برای معالجه و درمان نزد من آمد.
او توان این را نداشت که با اندوه از دست دادن همسرش در دو سال پیش کنار بیاید.
نیروی چیره شدن بر این درد و رنج را در خود نمیدید.
او همسرش را بهشدت دوست میداشت.
از دست من چه کاری ساخته بود؟
به او گفتم دکتر چه میشد اگر شما مرده بودید و همسرتان زنده میماند؟
_ وای که دیگر این خیلی بدتر بود، بیچاره او چگونه میتوانست اینهمه درد و رنج را به تنهایی تحمل کند؟
از این فرصت استفاده کردم و در پاسخ گفتم: دکتر پس ببینید که این درد و رنج نصیب او نشد، و این شما هستید که رنجش را به جان خريديد و اکنون باید آن را تحمل کنید.
سکوت کرد، تنها به آرامی دستم را فشرد و مطب را ترک کرد...
رنج وقتی معنا یافت، معنایی چون گذشت و فداکاری، دیگر آزاردهنده نيست...
? ویکتور فرانکل
? معنادرمانی
او توان این را نداشت که با اندوه از دست دادن همسرش در دو سال پیش کنار بیاید.
نیروی چیره شدن بر این درد و رنج را در خود نمیدید.
او همسرش را بهشدت دوست میداشت.
از دست من چه کاری ساخته بود؟
به او گفتم دکتر چه میشد اگر شما مرده بودید و همسرتان زنده میماند؟
_ وای که دیگر این خیلی بدتر بود، بیچاره او چگونه میتوانست اینهمه درد و رنج را به تنهایی تحمل کند؟
از این فرصت استفاده کردم و در پاسخ گفتم: دکتر پس ببینید که این درد و رنج نصیب او نشد، و این شما هستید که رنجش را به جان خريديد و اکنون باید آن را تحمل کنید.
سکوت کرد، تنها به آرامی دستم را فشرد و مطب را ترک کرد...
رنج وقتی معنا یافت، معنایی چون گذشت و فداکاری، دیگر آزاردهنده نيست...
? ویکتور فرانکل
? معنادرمانی
(1398/12/13 , 20:14) | [#] |
FAZi |
خیلی چیزها هست که میتونه آدمها رو توی رابطه نگه داره. ترس از تنهاموندن. ترس از بههمزدن وضعیت زندگی. تصمیم میگیری با چیزی که خیلی بد نیست کنار بیای؛ چون نمیدونی که بهتر از این هم ممکنه یا نه. شاید هم این باور غلط که بالاخره بهتر میشه.
? هر روز
?دیوید لویتان
? هر روز
?دیوید لویتان
(1398/12/13 , 20:15) | [#] |
FAZi |
واکنشمون نسبت به اتفاقات این چند وقت
آبان: دعا کن این روزا تموم شه
آذر: دعا کن این روزا تموم شه
دی: دعا کن این روزا تموم شه
بهمن:دعا کن این روزا تموم شه
اسفند: دعا کن این روزا تموم شه
و به همین راحتی عمرمون در حسرت داشتن یه روز خوب تموم میشه
آبان: دعا کن این روزا تموم شه
آذر: دعا کن این روزا تموم شه
دی: دعا کن این روزا تموم شه
بهمن:دعا کن این روزا تموم شه
اسفند: دعا کن این روزا تموم شه
و به همین راحتی عمرمون در حسرت داشتن یه روز خوب تموم میشه