از همه دور میشوم،
نقطهی کور میشوم
زنده به گور میشوم
باز مقابلم تویی?

سوفی در مست ترین حالت ممکنش حرف جالبی زد
که یک شب هایی باید زیاده روی کرد
در مستی ، در غم ، در دوست داشتن
در هر آنچه که همیشه محتاط بودهای.

با تمام اسلحه ام...
تسلیم رنگ اندوه چشمان توام.

انگشت های عاشقت
رسواترین راهبه های جهانند
و سینه ام،
کلیسای کوچکی
پُر از ارگ های بی قرار

بیا جانم ...
بیا طوری برای لحظه هایمان باشیم
که اگر روزی دستِ روزگار ما را به خاک سپرد
بگویند :
تنها برای یکی بود
تنها برایِ یکی ماند
تنها برایِ یکی مُرد

محبوب من
دوستی پس گرفتنی نيست .
عشق پس داده نمیشود .
چنانكه ماه ، مهتابش را پس نمیگيرد ،
خورشيد گرما و روشنیاش را .

شآید
پری مهربانی
از قصه ها بیاید و ماه و خورشید را نجات دهد.
ماه را به دریا برساند و
برای خورشید آهنگِ امید بنوازد
تا دنیا را از چنگ دیو سیاهی برهاند.
بیا ستاره هارا منتظر نگذاریم.
دستت را به من بده؛
آخرِ قصه را خوب و نورانی بنویسیم.

مآه, حال من
دماسنـــج حال توست
وقتی خوبی
گرمتریڹ آغوشها را در آستین دارم
بد ڪه باشد حالت
خودم ڪه سهل است
تمام دنیا یخ میزند از
سردی لبخنــدم

# hamzehei1364 (03.07.2024 / 12:46)
مآه, حال من
دماسنـــج حال توست
وقتی خوبی
گرمتریڹ آغوشها را در آستین دارم
بد ڪه باشد حالت
خودم ڪه سهل است
تمام دنیا یخ میزند از
سردی لبخنــدمگفتی ببین امشب ماه کامل است
و من دیدم تو کاملتر بودی، ماهتر...

هر روز که انلاین میشی .
پیام میدی .
حرف میزنی .
قربون صدقه ام میری .
حالم خوب میشه .
و شکر میکنم به خاطرت.

همیشه با دیدن چشمانش
قلب ارامم
شروع میکرد به تپیدن
مردمک چشمم به لرزه می افتاد و
بعضی وقت ها ساق پایم تحمل وزن خودم
را ندارد .
نمیدانستم این حس مسخره چیست
که اینگونه گلوگیر منه
بدبخت شده است .
شب یا روز صبح یا عصر فرقی نمیکرد
فکرش از سرم بیرون نمیرفت
دوهزاری ام افتاده بود
که دوستش دارم.

دوریت واسه قلبم خود درده...

کاش
میتوانستم
سکوتت
را
ببوسم،
وقتی
که
به
من
فکر
میکنی

هر
چه
ماه
هست
فدای
رخ
مهتابی
تو?

مآه, آره تو اینجوری هستی واسه من???

مآه, آره مثل خودت ک تو رندگی منی

مآه, زیبا بود و شنیدنی

# مآه (01.07.2024 / 14:36)
از همه دور میشوم،
نقطهی کور میشوم
زنده به گور میشوم
باز مقابلم تویی?همه چیز رو فراموش می کنم؛
تو فقط دستمو بگیر،
اونقدر محکم که حس کنم
تمامِ تو سهمِ منه ♥️