(1402/9/30 , 15:14) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
سرو مهر یا درخت یلدا
درخت کریسمس برگرفته از درخت سرو در ایران باستان است که درشب یلدا تزیین می شده است.
" درخت کریسمس یا درخت یلدا"
در دوران پارس باستان در شب يلدا درخت سبزی را تزيين می كردند كه نشانه سبزی هميشگی باشد. يعنی روز تولد خورشيد.
مسيحيان و پاپ لئو در قرن چهارم برای از بين بردن اين سنت تلاش كردند و سرانجام پيروز شدند.همزمانی تولد مسيح با شب يلدا سبب شد كه اين دو جشن با هم برگزار شود ولی به تدريج با تغيير مداوم تاريخ، زمان آن تغييركرد.
در قرن هيجدهم «لوتران» آلمانی با اقتباس از درخت يلدای پارسيان درخت كريسمس را به جمع تزيينات شب تولد مسيح آورد.
به قولی شب يلدا زمان تولد مهر يا ميترا است. طرفداران قوم آريا در ايران وهند و اروپا اين شب را با كمی تغييرات در سنت ها جشن می گيرند.
درخت کریسمس برگرفته از درخت سرو در ایران باستان است که درشب یلدا تزیین می شده است.
" درخت کریسمس یا درخت یلدا"
در دوران پارس باستان در شب يلدا درخت سبزی را تزيين می كردند كه نشانه سبزی هميشگی باشد. يعنی روز تولد خورشيد.
مسيحيان و پاپ لئو در قرن چهارم برای از بين بردن اين سنت تلاش كردند و سرانجام پيروز شدند.همزمانی تولد مسيح با شب يلدا سبب شد كه اين دو جشن با هم برگزار شود ولی به تدريج با تغيير مداوم تاريخ، زمان آن تغييركرد.
در قرن هيجدهم «لوتران» آلمانی با اقتباس از درخت يلدای پارسيان درخت كريسمس را به جمع تزيينات شب تولد مسيح آورد.
به قولی شب يلدا زمان تولد مهر يا ميترا است. طرفداران قوم آريا در ايران وهند و اروپا اين شب را با كمی تغييرات در سنت ها جشن می گيرند.
(1402/9/30 , 15:16) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
حجارهای زیبادرتخت جمشید و نشان سروایرانی...
نقش سرو در تمدن ایران باستان
(( سرو مهر ))
سرو مهر را در شب زایش مهر با نمادها و نشانه هایی دیگر نیز می آراستند که هر یک نزد مهریان نشانی ویژه با پیامی رازگونه و نهفته در خویش بود.
چنانکه برفراز سرو
به نشانه خورشید یا مهر تابان ستاره ای زرین یا سرخ برمی افراشتند
و شاخه های درخت سرو را با دو رشته زرین و سیمین به نشانه خورشید و ماه می آراستند.
همچنین جوانان آرزومند
به امید برآورده شدن آرزویشان،
به گونه ای نمادین پارچه ای ابریشمی یا سیمین بر شاخه های سرو می آویختند و در پای سرو نیز هدایایی می گذاشتند.
پس از گسترش آیین مسیح در اروپا، پیروان این آیین نیز به بسیاری از سنت های مهری همچنان پایبند ماندند؛
چنانکه می دانیم امروز سنت کهن برافراشتن و آراستن سرو به صورت آذین بندی درخت کاج هنوز متداول است.
پس بر این پایه می توان در نظر گرفت که با بهره گیری از نمادهای ویژه آیین مهر،
آراستن و آذین بندی درخت سرو نیز انجام شود
و
خانواده های ایرانی نیز این رسم کهن مهری را به عنوان بخشی از مراسم جشن یلدا در خانه های خود زنده کنند و پاس بدارند...
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:17) [1]
نقش سرو در تمدن ایران باستان
(( سرو مهر ))
سرو مهر را در شب زایش مهر با نمادها و نشانه هایی دیگر نیز می آراستند که هر یک نزد مهریان نشانی ویژه با پیامی رازگونه و نهفته در خویش بود.
چنانکه برفراز سرو
به نشانه خورشید یا مهر تابان ستاره ای زرین یا سرخ برمی افراشتند
و شاخه های درخت سرو را با دو رشته زرین و سیمین به نشانه خورشید و ماه می آراستند.
همچنین جوانان آرزومند
به امید برآورده شدن آرزویشان،
به گونه ای نمادین پارچه ای ابریشمی یا سیمین بر شاخه های سرو می آویختند و در پای سرو نیز هدایایی می گذاشتند.
پس از گسترش آیین مسیح در اروپا، پیروان این آیین نیز به بسیاری از سنت های مهری همچنان پایبند ماندند؛
چنانکه می دانیم امروز سنت کهن برافراشتن و آراستن سرو به صورت آذین بندی درخت کاج هنوز متداول است.
پس بر این پایه می توان در نظر گرفت که با بهره گیری از نمادهای ویژه آیین مهر،
آراستن و آذین بندی درخت سرو نیز انجام شود
و
خانواده های ایرانی نیز این رسم کهن مهری را به عنوان بخشی از مراسم جشن یلدا در خانه های خود زنده کنند و پاس بدارند...
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:17) [1]
(1402/9/30 , 15:28) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
برای آشنایی بیشتر با فلسفه شب یلدا پیشنهاد میدهم به کنفرانس فوق تخصصی بانو میترا یکی از دوستان و هم رزمان من در عرصه روشنگری در فضای مجازی هستند ایشان جوانترین استاد تاریخ ایران هستند که سالهاست از دانشگاه اخراج شدند و....
من این افتخار رو داشتم با این بزرگوار و دوتن از اساتید دیگر دستگیر شوم و 2سال از عمر خود را در بند خفاشان تقدسگرا بگذارنم
?انجمن چکاداندیشه برگزار میکند?
?مهره مهر چو از حقه مینا بنمود
ماه من طلعت صبح از شـب یلدا بنمود
?موضوع کنفرانس: یلدا و مهر
● گردآوری و اجرا :بانو میترا
?زمان برگزاری:یکشنبه (شب یلدا)??
۹۹/۰۹/۳۰
? ساعت به وقت ایران ۲۲:۰۰
https://t.me/konferans_monazerat/6607
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:31) [2]
من این افتخار رو داشتم با این بزرگوار و دوتن از اساتید دیگر دستگیر شوم و 2سال از عمر خود را در بند خفاشان تقدسگرا بگذارنم
?انجمن چکاداندیشه برگزار میکند?
?مهره مهر چو از حقه مینا بنمود
ماه من طلعت صبح از شـب یلدا بنمود
?موضوع کنفرانس: یلدا و مهر
● گردآوری و اجرا :بانو میترا
?زمان برگزاری:یکشنبه (شب یلدا)??
۹۹/۰۹/۳۰
? ساعت به وقت ایران ۲۲:۰۰
https://t.me/konferans_monazerat/6607
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:31) [2]
(1402/9/30 , 15:35) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
#بانو میترا کیست؟؟
نظر یکی از اساتید فضای مجازی که در عرصه روشنگری در مورد استاد مهربانو میترا
این پیام مال حدودا 3یا الا 4سال قبل است که یکی از دوستان در یکی از گروه های خردگرایی دیده بود شات گرفته بود برام فرستاد.و برایش سوالاتی ایجاد شده بود که پاسخش و دادم.جالب بود براش البته برای من هم جالب بود. که بعد از سالها هنوز از یادها نرفته اییم.
همین شات مدرکی است برای اثبات پست قبلی که بانو میترا واقعا یکی از اساتید باسواد تاریخ ایران بود که خار چشم دشمنان وطن بود
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:48) [3]
نظر یکی از اساتید فضای مجازی که در عرصه روشنگری در مورد استاد مهربانو میترا
این پیام مال حدودا 3یا الا 4سال قبل است که یکی از دوستان در یکی از گروه های خردگرایی دیده بود شات گرفته بود برام فرستاد.و برایش سوالاتی ایجاد شده بود که پاسخش و دادم.جالب بود براش البته برای من هم جالب بود. که بعد از سالها هنوز از یادها نرفته اییم.
همین شات مدرکی است برای اثبات پست قبلی که بانو میترا واقعا یکی از اساتید باسواد تاریخ ایران بود که خار چشم دشمنان وطن بود
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/9/30 , 15:48) [3]
(1402/10/1 , 00:33) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
یلداست ولیکن نرسد شب به سپیده
کز خون جوانان وطن لاله دمیده
از بین هزاران شب دشوار که بگذشت
ای دوست کدامش به درازا نکشیده؟
ما ملت دلسوخته را هر شبه یلداست
خون گشته دل ما چو انار ترکیده
گفتند به دامان عدالت بزنم چنگ
آخر چه زنم چنگ به دامان دریده؟
آنکس که ز آزادی افکار سخن گفت
امروز کمر بسته به تفتیش عقیده
از شعله ی باروت ستم عشق مجویید
دندان هم از آن شیر که زنجیر جویده
خود شعله بیفروز و پناه دل خود باش
شاید برسد آخر این شب به سپیده
کز خون جوانان وطن لاله دمیده
از بین هزاران شب دشوار که بگذشت
ای دوست کدامش به درازا نکشیده؟
ما ملت دلسوخته را هر شبه یلداست
خون گشته دل ما چو انار ترکیده
گفتند به دامان عدالت بزنم چنگ
آخر چه زنم چنگ به دامان دریده؟
آنکس که ز آزادی افکار سخن گفت
امروز کمر بسته به تفتیش عقیده
از شعله ی باروت ستم عشق مجویید
دندان هم از آن شیر که زنجیر جویده
خود شعله بیفروز و پناه دل خود باش
شاید برسد آخر این شب به سپیده
(1402/10/2 , 01:02) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
#پادشاهان_ایران
این قسمت : اردشیر اول ?
اردشیر که فرزند سوم خشایارشا بود پس از قتل پدرش خشایارشا و برادر بزرگترش داریوش توسط رئیس گارد سلطنتی اردوان ، به تخت نشست.
اردوان قصد داشت که بعد از خاموش شدن اخبار قتل خشایارشا و پسرش ، اردشیر اول هم به قتل برسونه و خودش بر تخت بشینه.
اما اردشیر که متوجه این اتفاق شده بود قبل از اینکه اردوان کارشو به سر انجام برسونه دستور قتلشو صادر میکنه.
ویشتاسپ که پسر دوم خشایارشا بود دست به شورش میزنه ، ولی در این جنگ ارتش اردشیر پیروز میشه و ویشتاسپ کشته میشه.
بعد از خاموش کردن شورش های ساتراپ های هخامنشی ، مصر که جزو مهمترین ساتراپ هخامنشی بود دست به شورش میزنه اما با ارتشی بزرگتر از قبل ، اردشیر ارتشی رو با فرماندهی عموی خود هخامنش به جنگ با ارتش مصر میفرسته که ارتش هخامنش شکست میخوره و خودش هم کشته میشه ، مصریان که در این جنگ تلفات زیادی دیده بودن از یونانیان درخواست کمک میکنند ، یونانیان برای بهتر شدن رابطه سیاسی و اقتصادی با مصر این درخواست رو قبول میکنن و ارتشی رو برای کمک به مصر با کشتی ها میفرستند. ارتش مصر و ارتش یونان برای حدود ۳ سال مصر رو از ساتراپ های هخامنشی جدا میکنند.
اردشیر طی این سه سال ارتشی رو آماده میکنه و به فرماندهی داماد خشایارشا برای بازپس گرفتن مصر میفرسته ، پیروز شدن مقابل یونانیان و بازپس گیریه مصر اعتبار اردشیر رو افزایش میده.
طی ده ها سال جنگ و لشگرکشی میان هخامنشیان و یونانیان هر دو طرف متوجه شدند که نتایجی که میخوان رو با روش نظامی نمیتونن به دست بیارن.
پس توافقی برای صلح کردن ، توافقی با نام کالیاس ، در این توافق نامه قبرس به ساتراپ های هخامنشی بازگشت و مناطق یونانی نشین هم تحت تصرف حکومت آتنی ها شد.
اردشیر که میدونست آتنی ها به همین راحتی دست بردار نیستن و بعد از گذشت چند ماه دوباره شروع به آتش افروزی میکنند شروع به راه اندازی سیاست تفرقه بنداز و حکومت کن شد.!
آتنی ها با چند دولت شهر یونان اتحادیه دلوس و اسپارتی ها که مخالف آتنی ها بودن یا چند دولت شهر دیگه اتحادیه پلوپونز رو تشکیل میدن.
اردشیر که میدونست اگر این دو دولت شهر و اتحادیه باهم وارد جنگ بشن خطری برای هخامنشیان ندارند ، شروع به دادن رشوه و پول زیاد به بزرگان اسپارت شد.
سر انجام سال ۴۳۱ ق.م این سیاست اردشیر جواب داد و اتحادیه پلوپونز با اتحادیه دلوس اعلام جنگ کرد که منجر به شروع جنگ های پلوپنزی شد.
اردشیر طی جنگ بین این دو اتحادیه پول زیادی به اسپارتی ها داد که باعث پیروزی در بیشتر جنگ ها شد ، اما اردشیر برای ادامه جنگ شروع به اهدای کمک به آتنی ها شد که این کار باعث شد جنگ بین این دو دولت شهر به دارازا بکشه.!
در زمام اردشیر اول با کمترین جنگ ها و کمترین تلفات نظامی بیشترین منافع سیاسی نصیب ایران شد.
پلوتارک تاریخ نگار یونانی اردشیر را از نظر جوانمردی در رأس شاهان پارسی نامیده.
اردشیر بین سال های ۴۲۴ ، ۴۲۳پ.م همزمان با مرگ همسر خود از دنیا رفت و هردوی آنها در نقش رستم دفن شدند.
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/2 , 01:04) [1]
این قسمت : اردشیر اول ?
اردشیر که فرزند سوم خشایارشا بود پس از قتل پدرش خشایارشا و برادر بزرگترش داریوش توسط رئیس گارد سلطنتی اردوان ، به تخت نشست.
اردوان قصد داشت که بعد از خاموش شدن اخبار قتل خشایارشا و پسرش ، اردشیر اول هم به قتل برسونه و خودش بر تخت بشینه.
اما اردشیر که متوجه این اتفاق شده بود قبل از اینکه اردوان کارشو به سر انجام برسونه دستور قتلشو صادر میکنه.
ویشتاسپ که پسر دوم خشایارشا بود دست به شورش میزنه ، ولی در این جنگ ارتش اردشیر پیروز میشه و ویشتاسپ کشته میشه.
بعد از خاموش کردن شورش های ساتراپ های هخامنشی ، مصر که جزو مهمترین ساتراپ هخامنشی بود دست به شورش میزنه اما با ارتشی بزرگتر از قبل ، اردشیر ارتشی رو با فرماندهی عموی خود هخامنش به جنگ با ارتش مصر میفرسته که ارتش هخامنش شکست میخوره و خودش هم کشته میشه ، مصریان که در این جنگ تلفات زیادی دیده بودن از یونانیان درخواست کمک میکنند ، یونانیان برای بهتر شدن رابطه سیاسی و اقتصادی با مصر این درخواست رو قبول میکنن و ارتشی رو برای کمک به مصر با کشتی ها میفرستند. ارتش مصر و ارتش یونان برای حدود ۳ سال مصر رو از ساتراپ های هخامنشی جدا میکنند.
اردشیر طی این سه سال ارتشی رو آماده میکنه و به فرماندهی داماد خشایارشا برای بازپس گرفتن مصر میفرسته ، پیروز شدن مقابل یونانیان و بازپس گیریه مصر اعتبار اردشیر رو افزایش میده.
طی ده ها سال جنگ و لشگرکشی میان هخامنشیان و یونانیان هر دو طرف متوجه شدند که نتایجی که میخوان رو با روش نظامی نمیتونن به دست بیارن.
پس توافقی برای صلح کردن ، توافقی با نام کالیاس ، در این توافق نامه قبرس به ساتراپ های هخامنشی بازگشت و مناطق یونانی نشین هم تحت تصرف حکومت آتنی ها شد.
اردشیر که میدونست آتنی ها به همین راحتی دست بردار نیستن و بعد از گذشت چند ماه دوباره شروع به آتش افروزی میکنند شروع به راه اندازی سیاست تفرقه بنداز و حکومت کن شد.!
آتنی ها با چند دولت شهر یونان اتحادیه دلوس و اسپارتی ها که مخالف آتنی ها بودن یا چند دولت شهر دیگه اتحادیه پلوپونز رو تشکیل میدن.
اردشیر که میدونست اگر این دو دولت شهر و اتحادیه باهم وارد جنگ بشن خطری برای هخامنشیان ندارند ، شروع به دادن رشوه و پول زیاد به بزرگان اسپارت شد.
سر انجام سال ۴۳۱ ق.م این سیاست اردشیر جواب داد و اتحادیه پلوپونز با اتحادیه دلوس اعلام جنگ کرد که منجر به شروع جنگ های پلوپنزی شد.
اردشیر طی جنگ بین این دو اتحادیه پول زیادی به اسپارتی ها داد که باعث پیروزی در بیشتر جنگ ها شد ، اما اردشیر برای ادامه جنگ شروع به اهدای کمک به آتنی ها شد که این کار باعث شد جنگ بین این دو دولت شهر به دارازا بکشه.!
در زمام اردشیر اول با کمترین جنگ ها و کمترین تلفات نظامی بیشترین منافع سیاسی نصیب ایران شد.
پلوتارک تاریخ نگار یونانی اردشیر را از نظر جوانمردی در رأس شاهان پارسی نامیده.
اردشیر بین سال های ۴۲۴ ، ۴۲۳پ.م همزمان با مرگ همسر خود از دنیا رفت و هردوی آنها در نقش رستم دفن شدند.
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/2 , 01:04) [1]
(1402/10/2 , 17:34) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
(1402/10/2 , 17:35) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
از یک ازبک پرسیدم ابوریحان بیرونی ایرانی بود یا ازبک؟
قاطعانه پاسخ داد ترک ازبک بوده !
کتاب ابوریحان را باز کردم و چشمم به این جمله افتاد :
و اما اهل خوارزم، و إن کانوا غصنا ً من دوحة الفُرس
یعنی
و اما مردم خوارزم، آنها شاخهای از
درخت استوار پارسيان (ایرانیان) هستند..
قاطعانه پاسخ داد ترک ازبک بوده !
کتاب ابوریحان را باز کردم و چشمم به این جمله افتاد :
و اما اهل خوارزم، و إن کانوا غصنا ً من دوحة الفُرس
یعنی
و اما مردم خوارزم، آنها شاخهای از
درخت استوار پارسيان (ایرانیان) هستند..
(1402/10/3 , 15:40) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
از يك تازي پرسیدم, ابو علی سینا عرب هست یا ایرانی ؟
قاطعانه پاسخ داد : عرب ! کتابهاش هم عربی بوده .
گفتم : پور سینا که در همدان دفن هست ,
گفت: عربه اما همدان دفن شده !
پرسید ,اصلا ببینم این ابن سینا پارسی بلد بود حرف بزنه ؟!
من هم این چکامه زیبای او را خواندم :
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت،
یک موی ندانست ولی موی شکافت،
اندر دل من هزارخورشید بتافت،
آخربه کمال ذرهای راه نیافت
قاطعانه پاسخ داد : عرب ! کتابهاش هم عربی بوده .
گفتم : پور سینا که در همدان دفن هست ,
گفت: عربه اما همدان دفن شده !
پرسید ,اصلا ببینم این ابن سینا پارسی بلد بود حرف بزنه ؟!
من هم این چکامه زیبای او را خواندم :
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت،
یک موی ندانست ولی موی شکافت،
اندر دل من هزارخورشید بتافت،
آخربه کمال ذرهای راه نیافت
(1402/10/3 , 21:03) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
سراغ یک فرد باکویی هم رفتم , گفتم نظامی از ایران هست یا از شما ؟
پاسخ داد : خجالت بکش , مال ماست !
به او یک کتاب نظامی دادم گفتم بخون.
دیدم این هم توان خواندنش را ندارد!
من کتاب را برایش ورق زدم و این بیت را برایش از نظامی خواندم :
همه عالم تن است و ایران دل،
نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد،
دل ز تن بِه بود ، یقین باشد
پاسخ داد : خجالت بکش , مال ماست !
به او یک کتاب نظامی دادم گفتم بخون.
دیدم این هم توان خواندنش را ندارد!
من کتاب را برایش ورق زدم و این بیت را برایش از نظامی خواندم :
همه عالم تن است و ایران دل،
نیست گوینده زین قیاس خجل
چون که ایران دل زمین باشد،
دل ز تن بِه بود ، یقین باشد
(1402/10/3 , 21:04) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
با یک ترکیه ای حرف زدم و پرسیدم , مولانا از ترکیه هست یا ایران ؟
خیلی راحت گفت : ترکیه . گفتم چرا ؟
گفت : چون در ترکیه دفن شده !
به این دوست ترک یک کتاب از مولانا دادم و گفتم بخوان,
گفتت نمیتونم!....
من هم کتاب را براش باز کردم و این بیت مولانا رابرایش خواندم :
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم،
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی!
خیلی راحت گفت : ترکیه . گفتم چرا ؟
گفت : چون در ترکیه دفن شده !
به این دوست ترک یک کتاب از مولانا دادم و گفتم بخوان,
گفتت نمیتونم!....
من هم کتاب را براش باز کردم و این بیت مولانا رابرایش خواندم :
مسلمانان مسلمانان زبان پارسی گویم،
که نبود شرط در جمعی شکر خوردن به تنهایی!
(1402/10/4 , 14:04) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
#پادشاهان_ایران
این قسمت : خشایارشا
خشایارشا که با نام های شاه بزرگ ، فاتح آتن ، خشایارشاه بزرگ نیز شناخته میشود پسر بزرگ داریوش بزرگ است.
اما قبل از اینکه به زندگی نامه خشایارشا بپردازیم مروری بر قسمت قبلی پادشاهان ایران داشته باشیم که داریوش بزرگ طی دو جنگ میان ایران و یونان موفق به فتح یونان نشد و قبل از درگیر شدن با بیماری سخت ارتشی جدید برای لشگرکشی به سمت آتن مهیا کرده بود که متاسفانه به دلیل بیماری جان خود را از دست داد ، در این حین خشایارشا پسر ارشد داریوش بزرگ و جانشین وی سلطنت را به عهده گرفت و با سپاهی که پدرش تدارک دیده بود ، به سمت مصر رفت و شورش های ساتراپ های مصر را سرکوب کرد.
در همین حین که خشایارشا درگیر اتفاقات داخل مصر بود ، بابلیان هم دست به شورش بردند که خشایارشا اون رو هم به خوبی سرکوب کرد و امپراطوری هخامنشیان در آرامش به سر میبرد و فرصت خوبی برای تقویت ارتش و حمله به آتن بود.
اما خشایارشا آنچنان میلی به فتح یونان نداشت ولی با فشار درباریان و عمویه خود ، خشایارشا طی سه سال سپاهیو آماده کرد که دنیا برای اولین بار میدید.
اما مورخان و تاریخ نگاران در مورد تعداد نفرات این ارتش درگیر مبالغه هستند ، برای مثال هرودوت جمعیت این ارتش رو ۵ میلیون نفر با خدمتکاران نقل کرده.!
در صورتی که این رقم با جمعیت اون موقعه و امکانات اون موقعه غیر قابل باوره.
سال ۴۸۰ ق.م خشایارشا با ارتشی که تدارک دیده بود آماده جنگ با دولت شهر های یونان شد.
خشایارشا برای عبور ارتش از رود و رسیدن به اروپا پلی موقت از کشتی های چوبی ایجاد کرد که به این وصیله به یونان رسید.
بعد از رسیدن ارتش هخامنشی به یونان بیشتره دولت شهر های یونان از ترس خود بدون جنگ و خون ریزی خودشون رو تسلیم کردن ، اما اوضاع در آتن فرق میکرد.
آتن آماد ی مقابله و ایستادگی دربرابر سپاه عظیم هخامنشی شد.
دولت شهر اسپارت که با آتن مشکلاتی داشت وقتی دید آتن درحال ایستادگی مقابل سپاه عظیم ایرانیانه برای آتن نیروی کمکی فرستاد و بقیه دولت شهر ها هم به همین ترتیب نیروهای کمکی خودشون رو به سمت آتن فرستادند.
اما به دلیل ترس و وحشتی که بین دولت شهر های یونان پخش شده بود تعداد کل سرباز های مقابل سپاه هخامنشی ۷،۰۰۰ نفر بود که به فرماندهی لئونیداس پادشاه اسپارت به جنگ با سپاه ایران رفتند.
اولین جنگ در دره ترموپیل شکل گرفت ، دلیل انتخاب این محل توسط یونانیان از بین بردن برتریت تعداد سربازان ایرانی با کوچک کردن راه ورود آنها بود ، در روز اول جنگ با این استراتژی پیروز شدند.
روز دوم خشایارشا گارد جاویدان که یکی از قوی ترین ارتش های اون زمان بود رو برای جنگ فرستاد که باز هم به دلیل کوتاه بودن راه تنگه و مقاوت سخت یونانیان با شکست مواجه شد.
قبل از اینکه جنگ برای روز سوم شروع بشه یکی از افراد محلی با درخواست پول زیادی از خشایارشا راه ورود سربازان ایران به پشت ارتش یونان رو نشون داد ، که لئونیداس با فهمیدن این خبر میدونست که مقاومت بیشتر فایده نداره و به همین دلیل بیشتر افراد خودش رو مرخص کرد و با حدود ۳۰۰ نفر دربرابر سپاه عظیم ایرانیان مقاومت کرد و کشته شد.
بعد از نبرد ترموپیل هیچ مانعی برای فتح آتن برای ایرانیان نبود ، خشایارشا بعد از فتح آتن آنجارا به تلافی حمله چند سال قبل یونانیان به سارد که شهر رو با تمام ساکنین آتش زدند ، معبد آکروپلیس رو که خالی از سکنه بود آتش زد.
که فقط بخش چوبی آن آسیب میبینه و از بین میره و بخش سنگی اون هنوز بعد این همه سال سالمه.!
بعد از فتح آتن خشایارشا نیازی به جنگ دیگری برای فتح کامل یونان نداشت و میتونست با دادن رشوه به افراد بالادست دولت شهر ها بقیه دولت شهر های یونان هم تصرف کنه ، اما خشایارشا بزرگترین اشتباه خودش رو کرد و با نامه ای که از داخل دربار اسپارت آمده بود (با متن: ما موافق فتح یونان توسط شما هستیم و درخواست داریم جنگ جدید را هرچه زودتر پیش ببرید چرا که یونانیان در حال فرار هستند.) خشایار شا با فرماندهان خود صحبت کرد و همه جواب مثبت دادن بجز یکی ، آرتمیس اولین دریاسالار زن و فرمانده نیروی دریایی ایران که هرودوت صحبت آرتمیس رو اینگونه نقل میکنه:"شاها جنگ دریایی مکن و کشتی های خود نگهدار ، مگر بر تو جنگ دریایی لازم است؟ تو آتن را تصرف کردی و مقصود ما همین بود..."
اما خشایارشا دستور داد نیروی دریایی ایران زو به تنگه سالامیس ببره که اصلا جای مناسبی برای جنگ با یونانیان نبود.!
نیروی دریایی ایران به دلیل وصعت کم دریا و داشتن کشتی های بزرگ باهم برخورد کردند و نیروی دریایی شکست خورد و عقب نشینی کرد.
بعد ها در نبرد پلاته یونانی ها تمام فتوحات خشایارشا رو پس گرفتن.!
در سال ۴۶۵ ق.م خشایارشا بعد از حدود ۲۰ سال حکومت طی توطئه ای توسط اردوان رئیس گارد سلطنتی به قتل میرسه و پسرش اردشیر اول به عنوان جانشین به تخت میشینه.
درمورد اردشیر اول در قسمت بعدی توضیحاتی خواهیم داد.
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/4 , 14:06) [2]
این قسمت : خشایارشا
خشایارشا که با نام های شاه بزرگ ، فاتح آتن ، خشایارشاه بزرگ نیز شناخته میشود پسر بزرگ داریوش بزرگ است.
اما قبل از اینکه به زندگی نامه خشایارشا بپردازیم مروری بر قسمت قبلی پادشاهان ایران داشته باشیم که داریوش بزرگ طی دو جنگ میان ایران و یونان موفق به فتح یونان نشد و قبل از درگیر شدن با بیماری سخت ارتشی جدید برای لشگرکشی به سمت آتن مهیا کرده بود که متاسفانه به دلیل بیماری جان خود را از دست داد ، در این حین خشایارشا پسر ارشد داریوش بزرگ و جانشین وی سلطنت را به عهده گرفت و با سپاهی که پدرش تدارک دیده بود ، به سمت مصر رفت و شورش های ساتراپ های مصر را سرکوب کرد.
در همین حین که خشایارشا درگیر اتفاقات داخل مصر بود ، بابلیان هم دست به شورش بردند که خشایارشا اون رو هم به خوبی سرکوب کرد و امپراطوری هخامنشیان در آرامش به سر میبرد و فرصت خوبی برای تقویت ارتش و حمله به آتن بود.
اما خشایارشا آنچنان میلی به فتح یونان نداشت ولی با فشار درباریان و عمویه خود ، خشایارشا طی سه سال سپاهیو آماده کرد که دنیا برای اولین بار میدید.
اما مورخان و تاریخ نگاران در مورد تعداد نفرات این ارتش درگیر مبالغه هستند ، برای مثال هرودوت جمعیت این ارتش رو ۵ میلیون نفر با خدمتکاران نقل کرده.!
در صورتی که این رقم با جمعیت اون موقعه و امکانات اون موقعه غیر قابل باوره.
سال ۴۸۰ ق.م خشایارشا با ارتشی که تدارک دیده بود آماده جنگ با دولت شهر های یونان شد.
خشایارشا برای عبور ارتش از رود و رسیدن به اروپا پلی موقت از کشتی های چوبی ایجاد کرد که به این وصیله به یونان رسید.
بعد از رسیدن ارتش هخامنشی به یونان بیشتره دولت شهر های یونان از ترس خود بدون جنگ و خون ریزی خودشون رو تسلیم کردن ، اما اوضاع در آتن فرق میکرد.
آتن آماد ی مقابله و ایستادگی دربرابر سپاه عظیم هخامنشی شد.
دولت شهر اسپارت که با آتن مشکلاتی داشت وقتی دید آتن درحال ایستادگی مقابل سپاه عظیم ایرانیانه برای آتن نیروی کمکی فرستاد و بقیه دولت شهر ها هم به همین ترتیب نیروهای کمکی خودشون رو به سمت آتن فرستادند.
اما به دلیل ترس و وحشتی که بین دولت شهر های یونان پخش شده بود تعداد کل سرباز های مقابل سپاه هخامنشی ۷،۰۰۰ نفر بود که به فرماندهی لئونیداس پادشاه اسپارت به جنگ با سپاه ایران رفتند.
اولین جنگ در دره ترموپیل شکل گرفت ، دلیل انتخاب این محل توسط یونانیان از بین بردن برتریت تعداد سربازان ایرانی با کوچک کردن راه ورود آنها بود ، در روز اول جنگ با این استراتژی پیروز شدند.
روز دوم خشایارشا گارد جاویدان که یکی از قوی ترین ارتش های اون زمان بود رو برای جنگ فرستاد که باز هم به دلیل کوتاه بودن راه تنگه و مقاوت سخت یونانیان با شکست مواجه شد.
قبل از اینکه جنگ برای روز سوم شروع بشه یکی از افراد محلی با درخواست پول زیادی از خشایارشا راه ورود سربازان ایران به پشت ارتش یونان رو نشون داد ، که لئونیداس با فهمیدن این خبر میدونست که مقاومت بیشتر فایده نداره و به همین دلیل بیشتر افراد خودش رو مرخص کرد و با حدود ۳۰۰ نفر دربرابر سپاه عظیم ایرانیان مقاومت کرد و کشته شد.
بعد از نبرد ترموپیل هیچ مانعی برای فتح آتن برای ایرانیان نبود ، خشایارشا بعد از فتح آتن آنجارا به تلافی حمله چند سال قبل یونانیان به سارد که شهر رو با تمام ساکنین آتش زدند ، معبد آکروپلیس رو که خالی از سکنه بود آتش زد.
که فقط بخش چوبی آن آسیب میبینه و از بین میره و بخش سنگی اون هنوز بعد این همه سال سالمه.!
بعد از فتح آتن خشایارشا نیازی به جنگ دیگری برای فتح کامل یونان نداشت و میتونست با دادن رشوه به افراد بالادست دولت شهر ها بقیه دولت شهر های یونان هم تصرف کنه ، اما خشایارشا بزرگترین اشتباه خودش رو کرد و با نامه ای که از داخل دربار اسپارت آمده بود (با متن: ما موافق فتح یونان توسط شما هستیم و درخواست داریم جنگ جدید را هرچه زودتر پیش ببرید چرا که یونانیان در حال فرار هستند.) خشایار شا با فرماندهان خود صحبت کرد و همه جواب مثبت دادن بجز یکی ، آرتمیس اولین دریاسالار زن و فرمانده نیروی دریایی ایران که هرودوت صحبت آرتمیس رو اینگونه نقل میکنه:"شاها جنگ دریایی مکن و کشتی های خود نگهدار ، مگر بر تو جنگ دریایی لازم است؟ تو آتن را تصرف کردی و مقصود ما همین بود..."
اما خشایارشا دستور داد نیروی دریایی ایران زو به تنگه سالامیس ببره که اصلا جای مناسبی برای جنگ با یونانیان نبود.!
نیروی دریایی ایران به دلیل وصعت کم دریا و داشتن کشتی های بزرگ باهم برخورد کردند و نیروی دریایی شکست خورد و عقب نشینی کرد.
بعد ها در نبرد پلاته یونانی ها تمام فتوحات خشایارشا رو پس گرفتن.!
در سال ۴۶۵ ق.م خشایارشا بعد از حدود ۲۰ سال حکومت طی توطئه ای توسط اردوان رئیس گارد سلطنتی به قتل میرسه و پسرش اردشیر اول به عنوان جانشین به تخت میشینه.
درمورد اردشیر اول در قسمت بعدی توضیحاتی خواهیم داد.
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/4 , 14:06) [2]
(1402/10/5 , 14:52) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
?در دربار خسرو انوشیروان کسانی که بیشتر به آثار یونانی اظهار علاقه میکردند و یا به ترجمه بعضی از آنها میپرداختند از مسیحیان سریانی بودند. این طبقه چه در جنبش فرهنگی ایران و چه در نهضت علمی اسلام پیوسته همین وظیفه یعنی نقل افکار غرب را به شرق عهدهدار بودهاند.
پولس فارسی که گفتهاند استاد فلسفه خسرو انوشیروان بود «قسمتی از منطق ارسطو را برای انوشیروان ترجمه کرد».
از کتاب فرهنگ ایرانی پیش از اسلام، نوشته دکتر محمد محمدی ملایری، گفتار یازدهم (اندیشههای فلسفی و علمی در ایران از دوران انوشروان تا قرنهای نخستین اسلامی )
??از پاول پارسی کتاب گویایی ارستو منتشر شده است.
«گویایی ارستو از پاول پارسی - فرزانه و گویاییدان ایران باستان-دربردارندهی این سه گفتار است که به شاه خسرو انوشیروان ساسانی پیشکش شده:
گفتار اندر گویایی ارستو، روشنایی نامهای بر اندر پیرامون، پیش در آمدی بر فرزانگی ارستو.
web.archive.org
https://web.archive.org/web/20 ... .html
پولس فارسی که گفتهاند استاد فلسفه خسرو انوشیروان بود «قسمتی از منطق ارسطو را برای انوشیروان ترجمه کرد».
از کتاب فرهنگ ایرانی پیش از اسلام، نوشته دکتر محمد محمدی ملایری، گفتار یازدهم (اندیشههای فلسفی و علمی در ایران از دوران انوشروان تا قرنهای نخستین اسلامی )
??از پاول پارسی کتاب گویایی ارستو منتشر شده است.
«گویایی ارستو از پاول پارسی - فرزانه و گویاییدان ایران باستان-دربردارندهی این سه گفتار است که به شاه خسرو انوشیروان ساسانی پیشکش شده:
گفتار اندر گویایی ارستو، روشنایی نامهای بر اندر پیرامون، پیش در آمدی بر فرزانگی ارستو.
web.archive.org
https://web.archive.org/web/20 ... .html
(1402/10/9 , 01:39) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
ماجرای حمله ازبک های در زمان شاه عباس اول چه بود ؟
ازبکان در عصر شاه عباس به خراسان حمله کردند و قتل و غارت وسیعی در مشهد به راه انداختند. هر کس از مردان را که میدیدند، به قتل میرساندند و زنان را به اسیری به ماوراء النهر میبردند. مردم زیادی به حرم امام رضا پناه بردند. عبدالمومن خان ازبک، فرمانده ازبکان، وارد حرم شد و همه را به قتل رساند(?????? ممنون بابت شفا بخش بودن حرم امام رضا) . اموال و کتابخانه حرم به تاراج رفت و فقط برخی از مردم توانستند مخفی شده و جان خود را نجات دهند. پس از سه روز قتل و غارت، کسانی که زنده مانده بودند در روز چهارم اجازه یافتند که یا اموالشان را به ازبکان بدهند و یا زن و فرزندانشان را.
جنازه شاه طهماسب که در حرم امام رضا(ع) دفن شده بود، توسط ازبکان از قبر بیرون آورده شد و این رخداد، به تحقیر خاندان صفوی انجامید. پس از آن، ازبکان اطلاع یافتند که قبر شاه طهماسب در مکان دیگری است و فردی به نام دوستم بهادر مامور شد تا استخوانهای شاه طهماسب را به بخارا ببرد. در میانه راه، یکی از علاقمندان خاندان صفوی، دوستم بهادر را تطمیع کرد و او را به بازگرداندن استخوانهای شاه طهماسب راضی ساخت. شاه عباس اول پس از آن اعلام کرد که جسدی که پیش از این مورد اهانت قرار گرفته، از آنِ شاه طهماسب نبوده. به همین سبب مردم بسیاری به دیدن جسد شاه طهماسب شتافتند. سپس، استخوانهای مذکور به عتبات عالیات فرستاده شد تا در محلی نامعلوم دفن شود.
ازبکان در سال ۱۰۰۵ق از راه کویر عازم یزد شدند و علیقلیخان قورچی ترکش، حاکم یزد، توانست آنها را شکست دهد.
ازبکان در عصر شاه عباس به خراسان حمله کردند و قتل و غارت وسیعی در مشهد به راه انداختند. هر کس از مردان را که میدیدند، به قتل میرساندند و زنان را به اسیری به ماوراء النهر میبردند. مردم زیادی به حرم امام رضا پناه بردند. عبدالمومن خان ازبک، فرمانده ازبکان، وارد حرم شد و همه را به قتل رساند(?????? ممنون بابت شفا بخش بودن حرم امام رضا) . اموال و کتابخانه حرم به تاراج رفت و فقط برخی از مردم توانستند مخفی شده و جان خود را نجات دهند. پس از سه روز قتل و غارت، کسانی که زنده مانده بودند در روز چهارم اجازه یافتند که یا اموالشان را به ازبکان بدهند و یا زن و فرزندانشان را.
جنازه شاه طهماسب که در حرم امام رضا(ع) دفن شده بود، توسط ازبکان از قبر بیرون آورده شد و این رخداد، به تحقیر خاندان صفوی انجامید. پس از آن، ازبکان اطلاع یافتند که قبر شاه طهماسب در مکان دیگری است و فردی به نام دوستم بهادر مامور شد تا استخوانهای شاه طهماسب را به بخارا ببرد. در میانه راه، یکی از علاقمندان خاندان صفوی، دوستم بهادر را تطمیع کرد و او را به بازگرداندن استخوانهای شاه طهماسب راضی ساخت. شاه عباس اول پس از آن اعلام کرد که جسدی که پیش از این مورد اهانت قرار گرفته، از آنِ شاه طهماسب نبوده. به همین سبب مردم بسیاری به دیدن جسد شاه طهماسب شتافتند. سپس، استخوانهای مذکور به عتبات عالیات فرستاده شد تا در محلی نامعلوم دفن شود.
ازبکان در سال ۱۰۰۵ق از راه کویر عازم یزد شدند و علیقلیخان قورچی ترکش، حاکم یزد، توانست آنها را شکست دهد.
(1402/10/9 , 01:40) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
?ورود اسلام به ایران، شروع قرون وسطا در آسیا
?آرتور کریستینسن ایران-خاورشناس مشهور میگوید:
✍️دولت ساسانی با وجود معایب و نواقصی که داشت، بنایی عظیم و کاخی باشکوه بود. انهدام آن نشانهٔ ختم دورهٔ قدیم و شروع قرون وسطای تاریخ ایران و آسیای غربی است. نویسندگان عرب، دولت ساسانی را که سرمشق سیاست دول مشرقی بوده با تمجید و تحسین میستایند و ملت ایران را به بزرگی نام میبرند. ابوالفداء گوید: «همهٔ اقوام متفقند که پادشاهان ایران بزرگترین سلاطین جهان بودند، عقل و فکر و تدبیری به کمال داشتند و از حیث جهانداری هیچ یک از شاهان جهان را با آنان برابر نتوان کرد».
✍️در مختصر عجائب این عبارت ستایشآمیز مندرج است: «همهٔ اقوام جهان برتری ایرانیان را اذعان داشتند، خاصه در کمال دولت و تدابیر عالیه جنگی و هنر رنگآمیزی و تهیهٔ طعام و ترکیب دوا و طرز پوشیدن جامه و تأسیسات ایالات و مراقبت در نهادن هر چیز به مکان خود و شعر و ترسل و نطق و خطابه و قوت عقل و کمال پاکیزگی و درستکاری و ستایشی که از پادشاهان خود میکردند در همهٔ این مسائل برتری ایرانیان بر اقوام جهان مسلم بود. تاریخ این قوم سرمشق کسانی است که پس از آنان به نظم ممالک میپردازند».
✍️تسلط ایرانیان بر آسیای غربی مبنی بر سابقهٔ سیاسی بود که قرنهای متمادی طبقهٔ اشراف و روحانیان زردشتی داشتند و همین سابقهٔ سیاسی و روح بزرگمَنِشی ایرانیان قدیم بود که بنیان دولت عباسیان شد. مردم ایران یادگارهای باستان و سابقههای پرافتخار قدیم را در قلوب خود مشتعل و تازه نگاه میداشتند.
?ایران در زمان ساسانیان؛ آرتور کریستینسن، ترجمۀ رشید یاسمی، صص ۳۸۹-۳۹۰.
#تمدن_ایراان
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/9 , 01:42) [1]
?آرتور کریستینسن ایران-خاورشناس مشهور میگوید:
✍️دولت ساسانی با وجود معایب و نواقصی که داشت، بنایی عظیم و کاخی باشکوه بود. انهدام آن نشانهٔ ختم دورهٔ قدیم و شروع قرون وسطای تاریخ ایران و آسیای غربی است. نویسندگان عرب، دولت ساسانی را که سرمشق سیاست دول مشرقی بوده با تمجید و تحسین میستایند و ملت ایران را به بزرگی نام میبرند. ابوالفداء گوید: «همهٔ اقوام متفقند که پادشاهان ایران بزرگترین سلاطین جهان بودند، عقل و فکر و تدبیری به کمال داشتند و از حیث جهانداری هیچ یک از شاهان جهان را با آنان برابر نتوان کرد».
✍️در مختصر عجائب این عبارت ستایشآمیز مندرج است: «همهٔ اقوام جهان برتری ایرانیان را اذعان داشتند، خاصه در کمال دولت و تدابیر عالیه جنگی و هنر رنگآمیزی و تهیهٔ طعام و ترکیب دوا و طرز پوشیدن جامه و تأسیسات ایالات و مراقبت در نهادن هر چیز به مکان خود و شعر و ترسل و نطق و خطابه و قوت عقل و کمال پاکیزگی و درستکاری و ستایشی که از پادشاهان خود میکردند در همهٔ این مسائل برتری ایرانیان بر اقوام جهان مسلم بود. تاریخ این قوم سرمشق کسانی است که پس از آنان به نظم ممالک میپردازند».
✍️تسلط ایرانیان بر آسیای غربی مبنی بر سابقهٔ سیاسی بود که قرنهای متمادی طبقهٔ اشراف و روحانیان زردشتی داشتند و همین سابقهٔ سیاسی و روح بزرگمَنِشی ایرانیان قدیم بود که بنیان دولت عباسیان شد. مردم ایران یادگارهای باستان و سابقههای پرافتخار قدیم را در قلوب خود مشتعل و تازه نگاه میداشتند.
?ایران در زمان ساسانیان؛ آرتور کریستینسن، ترجمۀ رشید یاسمی، صص ۳۸۹-۳۹۰.
#تمدن_ایراان
ویرایش شد ?زیبای وحشی ? (1402/10/9 , 01:42) [1]
(1402/10/10 , 23:05) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
"بزرگان تاریخ و علم و ادب ایران "
معرفی بزرگان ایران که نمی شناسیم و مدیونشان هستیم به خود و نسل امروز بر هر ایرانی آزاده واجب است.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
یعقوب لیث صفاری
۲۰۰ سال از حمله اعراب به ایران می گذشت زبان فارسی رفته رفته از مدارس ومکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان عربی اجباری و تعلیم داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم وستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی اتفاق افتاده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان طلب کرده و بسوی بغداد می فرستادند تا صرف خوشگذراني خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر می خیزد
یعقوب ليث صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی
او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از تسلط متجاوزان عرب آزاد می کند...
يعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را حذف و زبان فارسی دری را رایج می کند(در دفاتر دیوانی وحکومتی) تا بعدها ما شاهد ظهور عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار عظیمی برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز مانند تمامی کشورهای شمال آفریقا عرب زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان راداشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید.
يعقوب ليث صفاری نان و پیاز وشمشیری را در یک سینی مي گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید :
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز ولی پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان وطن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به علت بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمدابن جعفر مدافع.
وای بر نادانی ما...
اگر وقت کردید و گذرتان به دزفول افتاد حتما به قبر این دو نفر سر بزنید.
قبر محمدابن جعفر (مم بن جعفر) در غرب دزفول با شکوه و عظمت خاصی همه روزه پذیرای زائرانی است که اجدادشان را به خاک و خون کشیده و به نوامیس شان تجاوز کرده و در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر قبری مخروبه و دورافتاده، قبری که اکثر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این قبر یکی از شجاع ترین،متعصب ترین و وطن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
معرفی بزرگان ایران که نمی شناسیم و مدیونشان هستیم به خود و نسل امروز بر هر ایرانی آزاده واجب است.
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
یعقوب لیث صفاری
۲۰۰ سال از حمله اعراب به ایران می گذشت زبان فارسی رفته رفته از مدارس ومکاتبات دیوانی حذف و به جای آن زبان عربی اجباری و تعلیم داده می شد.
خلفای عباسی در بغداد با اینکه خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچگونه ظلم وستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشکسالی اتفاق افتاده بود ولی مامورین خلیفه بيرحمانه خراج و مالیات سنگینی را از دهقانان و بازرگانان طلب کرده و بسوی بغداد می فرستادند تا صرف خوشگذراني خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگر زاده از سیستان بر می خیزد
یعقوب ليث صفاری یا رادمان پسر ماهک سیستانی
او با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماورانهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و فارس و کرمان تا قسمتی از خوزستان را از تسلط متجاوزان عرب آزاد می کند...
يعقوب در فرمانی به تمام نقاط ایران زبان عربی را حذف و زبان فارسی دری را رایج می کند(در دفاتر دیوانی وحکومتی) تا بعدها ما شاهد ظهور عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران همچون فردوسی و مولوی و نظامی و حافظ و سعدی باشیم که چگونه در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کردند...
اگر یعقوب ليث صفاری چنین کار عظیمی برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد کشور ما هم امروز مانند تمامی کشورهای شمال آفریقا عرب زبان بودند.
خلیفه عباسی که تجربه برافتادن خاندان بنی اميه بدست ایرانیان راداشت هراسان پیکی بسوی یعقوب می فرستد و می گوید تمامی نقاطی که در ايران تصرف کردید از آن تو باشد ولی مرا به خلافت مسلمین بپذیرید.
يعقوب ليث صفاری نان و پیاز وشمشیری را در یک سینی مي گذارد و در پاسخ به خلیفه چنين می گوید :
تو یک متجاوز به خاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ملک ایران را به ایرانی ببخشی من یک رویگر زاده ایرانی هستم غذای من ساده است نان و پیاز ولی پاسخ من به متجاوزی مانند تو به خاک ایران هرچند خود را خلیفه مسلمین بخوانی این شمشیر است...
برگرفته از تاریخ سیستان و ايران
یعقوب لیث صفاری یکی از آزادگان و فرماندهان وطن پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به علت بیماری درگذشت.
یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمدابن جعفر مدافع.
وای بر نادانی ما...
اگر وقت کردید و گذرتان به دزفول افتاد حتما به قبر این دو نفر سر بزنید.
قبر محمدابن جعفر (مم بن جعفر) در غرب دزفول با شکوه و عظمت خاصی همه روزه پذیرای زائرانی است که اجدادشان را به خاک و خون کشیده و به نوامیس شان تجاوز کرده و در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر قبری مخروبه و دورافتاده، قبری که اکثر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این قبر یکی از شجاع ترین،متعصب ترین و وطن پرست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفاری آرمیده است.
(1402/10/10 , 00:45) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
(1402/10/10 , 11:21) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
اسلام با ایران چه کرد!
در سال ۶۳۶ میلادی مسلمانان به ایران حمله کردند. بسیاری از ما از جنایت اعراب مسلمان کم و بیش شنیده ایم. کیست نداند تازیان مسلمان با ما چه کردند. اما از اسناد و جزئیات این وقایع بی خبریم. این فقر آگاهی تا آنجا پیش رفته است که متاسفانه عده ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اسلام شتافتند و اسلام را پذیرفتند. در آن دوران وحشتناک، نپذیرفتن اسلام به معنی از دست رفتن جان و مال و ناموس بود.
اسناد جنایات اسلام در ده ها کتاب معتبر بیان شده است که آن را غیر قابل انکار می کند. اعرابِ مسلمانِ شبه جزیرهٔ عربستان در طی گشودن پیاپی شهرهای ایران قساوتی در خور شهرت تاریخیشان بروز دادند. سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و برده گرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدانجا رسانیدند که مردان اسیر را می کشتند تا جوی خون برانند.
ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب مسلمان در این جنگ سفاکی و خشونت بسیار. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمت ها؛ چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بی شمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند. شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند؛ با زنان دربند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند.
پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان بر نداشتند. درطول سالهای اشغال در همه شهر ها و ولایات ایران؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها؛ پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان (یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار (یک میلیون) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز. (کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ – کتاب تاریخ کامل جلد۱ صفحه ۳۰۷)
در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره (سردار عرب) در این جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگیدند و پایمردی کردند… و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود.(کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا (سردار عرب) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه ۱۱۶ -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۲۰۱۱)
در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به «رود خون» معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید «چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم» و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد «گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند» مغیره گوید که «بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند … کشتگان (پارسیان) در الیس هفتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ ۱۲۳)
اینها همه تناقض کامل با انسانیته
در سال ۶۳۶ میلادی مسلمانان به ایران حمله کردند. بسیاری از ما از جنایت اعراب مسلمان کم و بیش شنیده ایم. کیست نداند تازیان مسلمان با ما چه کردند. اما از اسناد و جزئیات این وقایع بی خبریم. این فقر آگاهی تا آنجا پیش رفته است که متاسفانه عده ای نیز بر این گمان هستند که ایرانیان با آغوش باز به استقبال اسلام شتافتند و اسلام را پذیرفتند. در آن دوران وحشتناک، نپذیرفتن اسلام به معنی از دست رفتن جان و مال و ناموس بود.
اسناد جنایات اسلام در ده ها کتاب معتبر بیان شده است که آن را غیر قابل انکار می کند. اعرابِ مسلمانِ شبه جزیرهٔ عربستان در طی گشودن پیاپی شهرهای ایران قساوتی در خور شهرت تاریخیشان بروز دادند. سوزاندن شهر، آتش زدن کتب، برکندن درختان، کشتار مردان و برده گرفتن زنان و کودکان و فروش آنان در بازارهای عربستان از جمله این جنایت بود. بارها کار بدانجا رسانیدند که مردان اسیر را می کشتند تا جوی خون برانند.
ایرانیان در جنگ جلولاء و جنگ نهاوند از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب مسلمان در این جنگ سفاکی و خشونت بسیار. در این جنگ تعداد فراوانی از زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند و از اموال و غنیمت ها؛ چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه ی آن ذکر نشده است. عبدالحسین زرین کوب در کتاب دو قرن سکوت می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند؛ کشتار بی شمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند. شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند؛ با زنان دربند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند.
پس از تسلط اعراب نیز ایرانیان هرگز دست از مقاومت در برابر آنان بر نداشتند. درطول سالهای اشغال در همه شهر ها و ولایات ایران؛ اعراب مسلمان با مقاومت های سخت مردم روبرو شدند. در اکثر شهرها؛ پایداری و مقاومت ایرانیان بیرحمانه سرکوب گردید که به موارد ذیل می توان اشاره کرد:
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان (یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار (یک میلیون) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز. (کتاب تاریخ سیستان صفحه۳۷، ۸۰ – کتاب تاریخ کامل جلد۱ صفحه ۳۰۷)
در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره (سردار عرب) در این جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگیدند و پایمردی کردند… و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود.(کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۱۹۷۵)
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا (سردار عرب) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (کتاب فارسنامه ابن بلخی؛ صفحه ۱۱۶ -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه ۲۰۱۱)
در حمله به الیس؛ جنگی سخت بین سپاهیان عرب و ایران در کنار رودی که بسبب همین جنگ بعد ها به «رود خون» معروف گردید در گرفت. در برابر مقاومت و پایداری سرسختانه ی ایرانیان؛ خالد ابن ولید نذر کرد که اگر بر ایرانیان پیروز گردید «چندان از آنها بکشم که خون هاشان را در رودشان روان کنم» و چون پارسیان مغلوب شدند؛ بدستور خالد «گروه گروه از آنها را که به اسارت گرفته بودند؛ می آوردند و در رود گردن می زدند» مغیره گوید که «بر رود؛ آسیاب ها بود و سه روز پیاپی با آب خون آلود؛ قوت سپاه را که هیجده هزار کس یا بیشتر بودند؛ آرد کردند … کشتگان (پارسیان) در الیس هفتاد هزار تن بود. (کتاب تاریخ طبری؛ جلد چهارم؛ صفحه ۱۴۹۱- کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران؛ جلد دوم برگ ۱۲۳)
اینها همه تناقض کامل با انسانیته
(1402/10/10 , 11:39) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
آخرین کنفرانس من با موضوع ورود اسلام در ایران همراه باجنایات جنایات داعشی که امام اول شیعیان و دو فرزندش هم در کشتار ایرانیان (گرگان)نقش مهمی داشتند ??
https://t.me/konferans_monazerat/567
https://t.me/konferans_monazerat/567
(1402/10/10 , 18:29) | [#] |
?زیبای وحشی ? انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
اریو برزن و یوتاب
بسياري از ايرانيان تحصيلکرده و شايد تمامي اهالي ارجان و بهبهان با نام آريوبرزن سردار رشيد و دليري که با 40 سوار و حدود يک هزار نيروي پياده در برابر سپاهيان اسکندر مقدوني ايستاد و بسياري از آنان را به هلاکت رساند آشنايند.
آريوبرزن قصد داشت پيش از اسکندر خود را به تخت جمشيد يا پرسپوليس پايتخت آن زمان ايران برساند و آن را پيش از رسيدن سپاه مقدوني اشغال و مستحکم کند، ولي بر اثر خيانت يک چوپان که راه کوهستان را به مقدونيان نشان داد به محاصره افتاد و خود و سپاهيانش در دربند پارس يا تنگ تکاب در کهگيلويه کشته شدند. اما شايد کمتر کسي نام «يوتاب» خواهر آريوبرزن را بداند.
اين شيرزن قهرمان تا آخرين لحظه زندگي در کنار برادرش جلوي سپاه اسکندر ايستاد و قهرمانانه جنگيد. مي گويند اين شيرزن دست کمي از برادرش آريوبرزن نداشت و سپاهيان مقدوني در عجب بودند که اين زن چگونه مي جنگد و برخي از آنان را مي کشد. اگر سفري به کهگيلويه و بويراحمد کرديد مي توانيد به دربندپارس يا تنگ تکاب برويد تا از معبر تاريخي محل دفاع قهرمانان شجاع ايران زمين يعني آريوبرزن و خواهرش يوتاب در برابر سپاهيان بي شمار اسکندر ديدن کنيد
بسياري از ايرانيان تحصيلکرده و شايد تمامي اهالي ارجان و بهبهان با نام آريوبرزن سردار رشيد و دليري که با 40 سوار و حدود يک هزار نيروي پياده در برابر سپاهيان اسکندر مقدوني ايستاد و بسياري از آنان را به هلاکت رساند آشنايند.
آريوبرزن قصد داشت پيش از اسکندر خود را به تخت جمشيد يا پرسپوليس پايتخت آن زمان ايران برساند و آن را پيش از رسيدن سپاه مقدوني اشغال و مستحکم کند، ولي بر اثر خيانت يک چوپان که راه کوهستان را به مقدونيان نشان داد به محاصره افتاد و خود و سپاهيانش در دربند پارس يا تنگ تکاب در کهگيلويه کشته شدند. اما شايد کمتر کسي نام «يوتاب» خواهر آريوبرزن را بداند.
اين شيرزن قهرمان تا آخرين لحظه زندگي در کنار برادرش جلوي سپاه اسکندر ايستاد و قهرمانانه جنگيد. مي گويند اين شيرزن دست کمي از برادرش آريوبرزن نداشت و سپاهيان مقدوني در عجب بودند که اين زن چگونه مي جنگد و برخي از آنان را مي کشد. اگر سفري به کهگيلويه و بويراحمد کرديد مي توانيد به دربندپارس يا تنگ تکاب برويد تا از معبر تاريخي محل دفاع قهرمانان شجاع ايران زمين يعني آريوبرزن و خواهرش يوتاب در برابر سپاهيان بي شمار اسکندر ديدن کنيد