شب بخیر، مهمان شب

آخرین فعالیت

انجمن » مباحث آزاد و تفریحی » بحث های عمومی و سرگرمی
جستجو | فایل های تاپیک (14)
  ⛔ورود ممنوع⛔، ❌خطرِ دل گرفتگی❌?مکانِ آرامشم?
<< 1 ... 29 30 31 32 >>
تاپیک قفل شده است
(1402/6/20 , 12:29)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
ادما یهو تغییر میکنن، اروم و بی سروصدا، بزرگترین نشونم این میتونه باشه که دیگه برات ارزش قائل نیستن و حرفای قبلو نمیزنن، اگه برات ارزش قائل نشدن حتما تو قلبشونم دیگه جایی برات ندارن، درسته قرار نیست این حس همیشگی باشه و رفتار ما میتونه جایگاهمونو تغییر بده ولی اینم درست نیست که شماها هرجور دلتون میخواد با ینفر برخورد کنین، شخصیتشو بیارین پایین یا خُردش کنین!
(1402/6/20 , 12:33)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
ببین همیشه یادت باشه ادمی که دوسِت داره خودش بهت ثابت میکنه ، خودش کنارت میمونه و تموم وقتش رو باتو میگذرونه ، حتی لازم نیست پیویشو پین کنی چون اگه مهم باشی اون نمیزاره که چتتون تموم شه و پیویش بره پایین یجوری که انگار یه غریبست ، نیاز نیست تو بهش بگی تا بهت توجه کنه و باهات وقت بگذرونه ، نیاز نیست هی ازش بپرسی دوسم داری؟
ادمی که دوست داشته باشه نمیزاره به دوست داشتنش شک کنی!
اگر اینکارو نکرد به خودت احترام بزار تا قبل اینکه اون بهت بگه از زندگیم برو بیرون ؛ خودت برو!
(1402/6/20 , 12:34)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
- من سکوت میکنم ، دلیلش هم همون حال بدیه که تک تکتون سرم اوردید من اجازه میدم کارما شرایط مشابه زندگی منو سرتون بیاره تا بفهمین من چی کشیدم.
(1402/6/28 , 02:37)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
گاهی وقتا،اتفاقاتی میوفته که مجبوری براشون غصه بخوری وناراحت باشی!
ولی غمگین بودن یانبودنش انتخاب خودتِه،خودت انتخابش میکنی چون قبول کردن واقعیت وبیتوجهی ونادیده گرفتن انتظارات و خواستههات ک نیازبه ی ادم قوی داره،
منم دیگه رها کردم و موفق شدم ناراحت بودن و دلگیری های کل روزمو جمع کنم تو صندوقچه قلبم و قبل خواب با موزیک و چند قطره اشک پای درختِ آرزوهام خاکشون کنم،قراره بیشتر سعی کنم که موقع خاکشون دیگه اشک نریزم و قوی تر فقط به آدم هایی که توی دلم جا دارن و لابهلای درخت های سبز ذهنم راه میرن و اتفاقات خوبی که مثل نور از بین شاخ و برگ ها به سختی به فکرم میرسه،فکر کنم،
توهم از امشب شروع کن،شاید باهم موفق شدیم!
(1402/6/28 , 10:02)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
من همیشه تورو انتخاب میکنم، حتی وقتی نخوای که کنارت باشم، تو اصلی ترین دلیله لبخند منی، حتی وقتی نمیخوام خوشحال باشم. فکر کردن به تو منو زنده نگه میداره، حرف زدن باهات منو ذوق زده میکنه، و دوست دارم بدون هیچ حرفی باهات حرف بزنم و تو بهم گوش بدی، بدون اینکه چیزی بگم. تاییدم کنی اما چیزیم نگی، همین که پیشم باشی برام کافیه.
تو تنها کسی هستی که صدای سکوتمو میشنوه، و تنها کسی هستی که هنوز ترس از دست دادنشو دارم، و میخوام که بمونه تو زندگیم، با اینکه میدونم تو هم مثله همه میری و پشتتم نگاه نمیکنی. و من نمیخوام خودمو گول بزنم، فقط میخوام بودنتو حس کنم. همین زمانی که پیشمی رو خوشحال باشم و حالم خوب باشه، چون ممکنه فردا دیگه تو زندگیم نباشی و از پیشم بری..
(1402/7/5 , 18:19)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
از لحاظ روحی نیاز دارم:
بشینم با یکی از دردام حرف بزنم، به دنیا فحش ناموسی بدیم و آخرشم همو بغل کنیم و از گریه عرر بزنیم؛ شاید ظاهرم ب آدمای شاد بخوره یا حرفایی بزنم که بیخیال و فارغ ز غوغای جهان نشونم بده ولی فقط خودم از دردای تو دلم خبر دارم!
(1402/7/21 , 00:34)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
مثل وقتایی که با رفیقات بیرونی و آخر شب دارید برمیگردید سمت خونه و یه آهنگ غمگین پلی میکنید و هیچکدوم حرف نمیزنید و فقط سیگار میکشید
همونقدر پاره.
(1402/7/29 , 11:47)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
گاهی در یک اتاق ده متری دراز کشیدی و سنگینی آسمان را روی قفسه ی سینه ات حس میکنی.

ویرایش شد **nafasi** (1402/7/29 , 11:47) [1]
(1402/7/29 , 12:15)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
دلم میخواد بشینم..
بشینم و همهی آدما برن به جهنم!
یا نه!!!
برن به اونجایی که توش خوشن
اصلا فقط برن شرشون از زندگیم کم شه
یا حتا خِیرشون
فقط برن همین..
(1402/8/14 , 23:27)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
نیاز دارم بابت همه ی جزئیات و کلیات زندگی گریه کنم.

ویرایش شد **nafasi** (1402/8/14 , 23:27) [1]
(1402/8/17 , 19:21)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...


🚬😅😁
(1402/8/17 , 19:30)[#]
**nafasi** **nafasi** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
بیایید حداقل با خودمون صادق باشیم!
اینکه ما روپس میزنن و باز هم دوستشون داریم؛اینکه جوابِ پیاممونو رویکی در میون میدنو ما هر لحظه به بهونه دلتنگی پیام میدیم؛اینکه سرد بودنون رو با گرمی جواب میدیم؛اینکه خیلی وقته که رفتن و ما باز خودمون رو به در و دیوار میزنیم که بمونن یعنی برای دوست داشته شدنمون "باج" میدیم...!
از ما که گذشت اما بیاید به نسل بعدمون یاد بدیم برای یک دوست داشته شدنِ موقت باج ندن حتی اگر به قیمت جون کندشون باشه.
(1402/8/18 , 19:08)[#]
مآه مآه 
منو محکم بغل کن وول نکن هیچ وقت.💙🌸
شب...
موسیقی...
وجاده ایی که هیچ...
پایانی نداشته باشد...
(1402/9/17 , 00:56)[#]
«MaHsA» «MaHsA» 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
دیدی یجایی از زندگی گیر کردی که حس میکنی تو یه باتلاق بزرگ داری دست و پا میزنی و هیچ کس نیس دور و برت نجاتت بده؟یا اینک از یجا سقوط کردی و این سقوط ادامه داره ولی میدونی برسی زمین هیچی ازت نمیمونه،
انگار هرچی داری ادامه میدی بدتر داری تو تاریکی و درد و بدبختی فرو میری.
ممکنه یهو تو اون باتلاق ک نزدیکه به خفه شدنت یکی برسه سر وقتت یا اون بلندی ک ازش سقوط کردی لباست به یجا گیر کنه و نجات پیدا کنی یا برعکس.
میخام بگم من یه همچین وضعیم،
کلافه ،بلاتکلیف ،خسته، نگران، پر از درد و زخم، پر از بدترین حسای دنیا ؛متنفرم از این وضعم از این حال بدم و موندم که چیکار کنم.
(1402/9/17 , 01:01)[#]
«MaHsA» «MaHsA» 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
و دلم میسوزد برای خودمان که سالهاست نه خیابانی داشتیم؛ نه باران عاشقانهای؛ نه امنی و اعتمادی؛ و از تمام دوست داشتنهای بیملاحظه ترسیدیم!
ما که حتی پستویی نداشتیم تا عشق را در آن نهان کنیم!
ما جماعت بدبختی بودیم که در خیابان کتک خوردیم و فکر کردیم این تقدیرمان است...
(1402/10/8 , 09:32)[#]
«MaHsA» «MaHsA» 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
خیلی وقته تنهاییم
شبیه تنهاییِ ظهر های جمعه بچگی هام شده
مثل زمانی که همه میخوابیدن و من خوابم نمیبرد !!!
آدمها بودن ، ولی نبودن
همین …
(1402/10/8 , 09:32)[#]
«MaHsA» «MaHsA» 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
      من نقاشیم خوبه، چون همه دردارو ڪشیدم
(1402/10/8 , 09:33)[#]
«MaHsA» «MaHsA» 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
تنهایی، آدم رو بزرگ میکنه
اونقدر بزرگ که شاید دیگه
هیچوقت تو زندگی هیچکس جا نشی...🍃
(1402/10/8 , 21:56)[#]
مآه مآه 
منو محکم بغل کن وول نکن هیچ وقت.💙🌸
غمگینم
و می توانم سر مزار هر غریبه ای چنان بلند گریه کنم که عابران
گمان کنند پسرم بوده
با اینهمه اما
درد من این ها نیست
درد من این شعر است که دارم
در خانه ای خالی می خوانم و کلماتش
به سمت خودم برمی گردند
درد من این شعر است
که مطمئنم نه می خوانی
و نه
اگر خواندی
اعماق آوار پشت سرت را میفهمی
(1402/10/8 , 21:58)[#]
مآه مآه 
منو محکم بغل کن وول نکن هیچ وقت.💙🌸
از من فقط یه مشت استخونِ شکسته،
یه قلبِ یخ زده ی پر از زخم، یه فروپاشی روانی و
مقدار زیادی نا امیدی و پوچی باقی مونده.
هنوزم میخوای من رو توی بغلت بگیری؟
برای بهاری ک همیشه کنارم بود🌸💙

  در کل: 639
<< 1 ... 29 30 31 32 >>

فیلتر بر اساس نویسنده ی پست
دانلود تاپیک

رفتن به انجمن

New at the top
خانه
در کل : 2 عضو / 4 مهمان