شب بخیر، مهمان شب

آخرین فعالیت

انجمن » مباحث آزاد و تفریحی » بحث های عمومی و سرگرمی
جستجو | فایل های تاپیک (14)
  ⛔ورود ممنوع⛔، ❌خطرِ دل گرفتگی❌?مکانِ آرامشم?
<< 1 ... 18 19 20 21 22 ... 32 >>
تاپیک قفل شده است
(1401/11/6 , 10:22)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
# ᪣??e?&Delta;?᪣ (25.01.2023 / 21:16)
مکان ارامش مهسا خراب کنیم
از بیشوریته
(1401/11/7 , 13:24)[#]
FAZi FAZi 
بهم ميگی تحمل كن، درست ميشه.
درست شدن تا يه جايی ارزش داره، تا يه جايی لبخند رضايت رو لبت مياره. از يه جايی به بعد حتی اگه همه چيز درست بشه هم ارزشی نداره تو رو خوشحال نميكنه، تو رو راضی نميكنه.
چيزی كه تو ٥ سالگی تو ويترين مغازه ديدی و خواستی وقتی ٢٠ سالگی بهت بدن ديگه خوشحالت نميكنه، غذايی كه يكشنبه هوس كردی وقتی جمعه بهت بدن ديگه راضيت نميكنه.
حرفی كه امروز بايد آرومت كنه رو چند روز بعد بشنوی ديگه خاصيت نداره. همينه! زندگی همه چيزش يا خيلی زوده يا خيلی ديره. سرِ موقع هاش هم اونقدر كمه كه خاطرات به ياد مونديمون ميشه...
(1401/11/8 , 23:16)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
مغزم شده مثل خیابونای شلوغ که پر از ماشین های مختلفه
دیدی گاهی یه اشتباه،یه تصادف باعث میشه که اون خیابون یا خیابونای که مربوط به هم هستن شلوغ و ترافیک بشه؟
مغزم شده اون خیابونا و فکرام شده اون ماشین ها،انگار تو مغزم تصادف شده و ترافیک بدی به وجود اومده هیچ ماشینی هیچ راهی نداره،همه رانندها دستشونو گذاشتن رو بوق و ولکن نیستن،ترافیک قفل شده و هیچجوره قابل باز شدن نیست و از دست هیچکی کاری بر نمیاد و هر بار ماشین های زیادی دارن اضافه میشن،مغزم قفل شده از اون فکرا و هیچجوره نمیشه اون قفل رو باز کرد و هربار فکرای بیشتری اضافه میشه و من نمیدونم چیکار کنم تا همه چیز درست بشه.
(1401/11/8 , 23:19)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
ریملش پخش صورتش شده بود!
خجالت میکشید!
آخه باباش تو جمع سرش داد زده بود!
شاید باباش نمیدونست دل دختر از یه لایه دستمال کاغذی نازک تره!
(1401/11/8 , 23:20)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
بدترین نوع خستگی اینه که ندونی ازچی خستهای اون وقته که یکی یکی شروع میکنی به حذف کردن همهی چیزهایی که فکرمیکنی ممکنه باعثش بوده باشن ولی بازم اون آخرش که دیگه هیچی نمونده باشه میبینی که فقط خودت هستیوخستگیت!
(1401/11/10 , 00:10)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
اشک ها را پشت لبخندی مخفی میکنیم که خیلی درد میکند، و هیچکس نمیفهمد...
ما را دردِ همین نفهمیدن میکُشد؛ نه زخم ها..!

- احمد شاملو

ویرایش شد **ısɐɟɐu ** (1401/11/10 , 00:10) [1]
(1401/11/10 , 00:17)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
مگه یه آدم چقدر جون داره که توقع دارین هی زخم بزنید و خم به ابرو نیاریم..؟!
باور کنید اون آدم هر چقدم دوستون داشته باشه یه جایی بالاخره کم میاره و میذاره میره...
حالا تو هی بگو "اگه دوسم داشت نمیرفت" "اگه عاشقم بود میموند" و...
فقط امیدوارم یاد بگیریم برای هم مرحم باشیم؛
نه زخم...
(1401/11/10 , 22:33)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
ولی بعضی وقتا فقط خودت میفهمی که چقدر اون آدمِ سابق نیستی
(1401/11/10 , 23:22)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
هعی
(1401/11/11 , 23:16)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
دلم برای دخترک درونم تنگ شده
دخترکی که بایک لواشک و عروسک، ذوق میکرد..
یا دغدغه ی روزانه اش، رنگ لاک ناخونهایش بود..
همان دخترکی که خنده هایش؛ کودکانه و نگاهش؛ دلنشین بود..
دخترکی که معصومیتش را ،از راه رفتنش می شد تماشا کرد...
گاهی دلم از قوی بودنم میگیرد..
دلم میخواهد دوباره همان دخترک ظریفی باشم که با یک نگاه ، می شکست...اما نه از درون،
صدای شکستنش را بغض میکرد، و با اشک های دانه دانه اش، دل دنیا را می لرزاند...
قوی بودن،
همیشه هم خوب نیست!?
(1401/11/11 , 23:22)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
?? ??? ? ????? ???????????? ???? ??????

مالبخنـدی هستیم که به بغـض آلوده شدیم!

ویرایش شد **ısɐɟɐu ** (1401/11/11 , 23:24) [1]
(1401/11/12 , 23:32)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
از لحاظ روحی نیاز دارم یه مدت دور شم از همه چی، مدت زیادی بخوابم، نیاز دارم مدت زیادی فکر نکنم، نیاز دارم مدت زیادی هیچی نفهمم، هیچ چیز نشنوم، هیچ چیز نبینم، برای مدت کوتاهی نباشم. اصلا کرکره مو بدم پایین، پشتشم بنویسم مشترک مورد نظر تا اطلاع ثانوی در دست تعمیر می باشد، خودمو بزنم زیر بغلمو برم یکم به افکارم سر و سامون بدم.?

ویرایش شد **ısɐɟɐu ** (1401/11/12 , 23:33) [1]
(1401/11/12 , 23:34)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
نیاز دارم یکی مثل شایع درکم کنه بهم بگه: عیب نداره بریز تو خودت، میدونم فشار همه چیز رو توعه، میدونم هرچی دَم نمیزنی دنیا بدتر روت گیر سه پیچ میکنه، و بعد محکم بغلم کنه.?
(1401/11/13 , 12:08)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
یه دیالوگ مودی تو فیلم برادرم خسرو هست که میگه:
حالم بده، چرا هیچکس نمیفهمه؟ اصلا دیگه هیچی نمیدونم، مخم نمیکشه عقلم جایی قد نمیده، نمیدونم کیام چیام، اصلا چی میخوام، هیچوقت چیزی عوض نمیشه چون دنیا همیشه همین گهی بوده که هست، چون هر طرف رو که نگاه میکنی یجوری حالت بد میشه، من برعکس تو نمیتونم خودم رو گول بزنم.(:
(1401/11/13 , 12:10)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
گرسنگی بیش از حد میل آدم رو به غذا میگیره و بی اشتهاش میکنه.
یعنی در عین حال كه گرسنهای غذا نمیخوای.
گاهی وقتا آدما اینجورین، انقد میخوان و نمیشه كه دیگه نمیخوان...
(1401/11/14 , 01:59)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
به نظرم این قشنگ ترین متن خداحافظی از کسایی که یه روز دوستشون داشتیم بوده:
"شاید همه چیز ایده آل نبود اما من همیشه دلم به بودنت خوش بود. شاید شرایط طبق میلمون پیش نمیرفت ولی ما شبیه هم فکر نمیکردیم ولی من به بودنمون کنار هم امید داشتم، شاید اونقدر که من تو رو دوستت داشتم تو منو دوست نداشتی ولی من به اندازهی جفتمون دوستت داشتم و همه جا توی هر شرایط کنارت بودم، شاید مسیرمون یکی نبود ولی ازت ممنونم که بخشی از داستان من بودی، اثر انگشتت از رو قبلم پاک نمی شه
و همیشه برام دوست داشتنی میمونی.
(1401/11/14 , 02:05)[#]
➶➶➶ ????.????? ➷➷➷ ➶➶➶ ????.????? ➷➷➷ 
_بعضی آدمها تکیه گاه نیستن،، پَرتگاهّن..!
سالهاست منتظر آمدن روزهای بهترم ولی نمیدانم چرا هنوز هم،
دیروزها بهترند... ?
(1401/11/14 , 02:13)[#]
**ısɐɟɐu ** **ısɐɟɐu ** 
... قصه ی دوس داشتن تو، خونِ تو رگهای منه💞...
متنفرم از خندههایی که بعدش غمگین میشم
(1401/11/14 , 14:30)[#]
 ❤جانان? 
غروبی بی پایان بر زندگیم چرا خورشید طلوع نمیکند در سرزمین اندوه من
(1401/11/14 , 14:30)[#]
 ❤جانان? 
چه سخت است زمین بخوری و کسی تمام شیشه ها شهر بشکند تکه تکه شود پاهای برخواستنت
  در کل: 639
<< 1 ... 18 19 20 21 22 ... 32 >>

فیلتر بر اساس نویسنده ی پست
دانلود تاپیک

رفتن به انجمن

New at the top
خانه
در کل : 0 عضو / 9 مهمان