تاپیک: مآه مَن
مآه [#] (1403/4/13 , 21:10) مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
همیشه با دیدن چشمانش
قلب ارامم
شروع میکرد به تپیدن
مردمک چشمم به لرزه می افتاد و
بعضی وقت ها ساق پایم تحمل وزن خودم
را ندارد .
نمیدانستم این حس مسخره چیست
که اینگونه گلوگیر منه
بدبخت شده است .
شب یا روز صبح یا عصر فرقی نمیکرد
فکرش از سرم بیرون نمیرفت
دوهزاری ام افتاده بود
که دوستش دارم.
قلب ارامم
شروع میکرد به تپیدن
مردمک چشمم به لرزه می افتاد و
بعضی وقت ها ساق پایم تحمل وزن خودم
را ندارد .
نمیدانستم این حس مسخره چیست
که اینگونه گلوگیر منه
بدبخت شده است .
شب یا روز صبح یا عصر فرقی نمیکرد
فکرش از سرم بیرون نمیرفت
دوهزاری ام افتاده بود
که دوستش دارم.