تاپیک: تاریخ پادشاهان ایران دوست ایران را بهتر بشناسیم
?زیبای وحشی ? [#] (1402/10/4 , 14:04) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
#پادشاهان_ایران
این قسمت : خشایارشا
خشایارشا که با نام های شاه بزرگ ، فاتح آتن ، خشایارشاه بزرگ نیز شناخته میشود پسر بزرگ داریوش بزرگ است.
اما قبل از اینکه به زندگی نامه خشایارشا بپردازیم مروری بر قسمت قبلی پادشاهان ایران داشته باشیم که داریوش بزرگ طی دو جنگ میان ایران و یونان موفق به فتح یونان نشد و قبل از درگیر شدن با بیماری سخت ارتشی جدید برای لشگرکشی به سمت آتن مهیا کرده بود که متاسفانه به دلیل بیماری جان خود را از دست داد ، در این حین خشایارشا پسر ارشد داریوش بزرگ و جانشین وی سلطنت را به عهده گرفت و با سپاهی که پدرش تدارک دیده بود ، به سمت مصر رفت و شورش های ساتراپ های مصر را سرکوب کرد.
در همین حین که خشایارشا درگیر اتفاقات داخل مصر بود ، بابلیان هم دست به شورش بردند که خشایارشا اون رو هم به خوبی سرکوب کرد و امپراطوری هخامنشیان در آرامش به سر میبرد و فرصت خوبی برای تقویت ارتش و حمله به آتن بود.
اما خشایارشا آنچنان میلی به فتح یونان نداشت ولی با فشار درباریان و عمویه خود ، خشایارشا طی سه سال سپاهیو آماده کرد که دنیا برای اولین بار میدید.
اما مورخان و تاریخ نگاران در مورد تعداد نفرات این ارتش درگیر مبالغه هستند ، برای مثال هرودوت جمعیت این ارتش رو ۵ میلیون نفر با خدمتکاران نقل کرده.!
در صورتی که این رقم با جمعیت اون موقعه و امکانات اون موقعه غیر قابل باوره.
سال ۴۸۰ ق.م خشایارشا با ارتشی که تدارک دیده بود آماده جنگ با دولت شهر های یونان شد.
خشایارشا برای عبور ارتش از رود و رسیدن به اروپا پلی موقت از کشتی های چوبی ایجاد کرد که به این وصیله به یونان رسید.
بعد از رسیدن ارتش هخامنشی به یونان بیشتره دولت شهر های یونان از ترس خود بدون جنگ و خون ریزی خودشون رو تسلیم کردن ، اما اوضاع در آتن فرق میکرد.
آتن آماد ی مقابله و ایستادگی دربرابر سپاه عظیم هخامنشی شد.
دولت شهر اسپارت که با آتن مشکلاتی داشت وقتی دید آتن درحال ایستادگی مقابل سپاه عظیم ایرانیانه برای آتن نیروی کمکی فرستاد و بقیه دولت شهر ها هم به همین ترتیب نیروهای کمکی خودشون رو به سمت آتن فرستادند.
اما به دلیل ترس و وحشتی که بین دولت شهر های یونان پخش شده بود تعداد کل سرباز های مقابل سپاه هخامنشی ۷،۰۰۰ نفر بود که به فرماندهی لئونیداس پادشاه اسپارت به جنگ با سپاه ایران رفتند.
اولین جنگ در دره ترموپیل شکل گرفت ، دلیل انتخاب این محل توسط یونانیان از بین بردن برتریت تعداد سربازان ایرانی با کوچک کردن راه ورود آنها بود ، در روز اول جنگ با این استراتژی پیروز شدند.
روز دوم خشایارشا گارد جاویدان که یکی از قوی ترین ارتش های اون زمان بود رو برای جنگ فرستاد که باز هم به دلیل کوتاه بودن راه تنگه و مقاوت سخت یونانیان با شکست مواجه شد.
قبل از اینکه جنگ برای روز سوم شروع بشه یکی از افراد محلی با درخواست پول زیادی از خشایارشا راه ورود سربازان ایران به پشت ارتش یونان رو نشون داد ، که لئونیداس با فهمیدن این خبر میدونست که مقاومت بیشتر فایده نداره و به همین دلیل بیشتر افراد خودش رو مرخص کرد و با حدود ۳۰۰ نفر دربرابر سپاه عظیم ایرانیان مقاومت کرد و کشته شد.
بعد از نبرد ترموپیل هیچ مانعی برای فتح آتن برای ایرانیان نبود ، خشایارشا بعد از فتح آتن آنجارا به تلافی حمله چند سال قبل یونانیان به سارد که شهر رو با تمام ساکنین آتش زدند ، معبد آکروپلیس رو که خالی از سکنه بود آتش زد.
که فقط بخش چوبی آن آسیب میبینه و از بین میره و بخش سنگی اون هنوز بعد این همه سال سالمه.!
بعد از فتح آتن خشایارشا نیازی به جنگ دیگری برای فتح کامل یونان نداشت و میتونست با دادن رشوه به افراد بالادست دولت شهر ها بقیه دولت شهر های یونان هم تصرف کنه ، اما خشایارشا بزرگترین اشتباه خودش رو کرد و با نامه ای که از داخل دربار اسپارت آمده بود (با متن: ما موافق فتح یونان توسط شما هستیم و درخواست داریم جنگ جدید را هرچه زودتر پیش ببرید چرا که یونانیان در حال فرار هستند.) خشایار شا با فرماندهان خود صحبت کرد و همه جواب مثبت دادن بجز یکی ، آرتمیس اولین دریاسالار زن و فرمانده نیروی دریایی ایران که هرودوت صحبت آرتمیس رو اینگونه نقل میکنه:"شاها جنگ دریایی مکن و کشتی های خود نگهدار ، مگر بر تو جنگ دریایی لازم است؟ تو آتن را تصرف کردی و مقصود ما همین بود..."
اما خشایارشا دستور داد نیروی دریایی ایران زو به تنگه سالامیس ببره که اصلا جای مناسبی برای جنگ با یونانیان نبود.!
نیروی دریایی ایران به دلیل وصعت کم دریا و داشتن کشتی های بزرگ باهم برخورد کردند و نیروی دریایی شکست خورد و عقب نشینی کرد.
بعد ها در نبرد پلاته یونانی ها تمام فتوحات خشایارشا رو پس گرفتن.!
در سال ۴۶۵ ق.م خشایارشا بعد از حدود ۲۰ سال حکومت طی توطئه ای توسط اردوان رئیس گارد سلطنتی به قتل میرسه و پسرش اردشیر اول به عنوان جانشین به تخت میشینه.
درمورد اردشیر اول در قسمت بعدی توضیحاتی خواهیم داد.
این قسمت : خشایارشا
خشایارشا که با نام های شاه بزرگ ، فاتح آتن ، خشایارشاه بزرگ نیز شناخته میشود پسر بزرگ داریوش بزرگ است.
اما قبل از اینکه به زندگی نامه خشایارشا بپردازیم مروری بر قسمت قبلی پادشاهان ایران داشته باشیم که داریوش بزرگ طی دو جنگ میان ایران و یونان موفق به فتح یونان نشد و قبل از درگیر شدن با بیماری سخت ارتشی جدید برای لشگرکشی به سمت آتن مهیا کرده بود که متاسفانه به دلیل بیماری جان خود را از دست داد ، در این حین خشایارشا پسر ارشد داریوش بزرگ و جانشین وی سلطنت را به عهده گرفت و با سپاهی که پدرش تدارک دیده بود ، به سمت مصر رفت و شورش های ساتراپ های مصر را سرکوب کرد.
در همین حین که خشایارشا درگیر اتفاقات داخل مصر بود ، بابلیان هم دست به شورش بردند که خشایارشا اون رو هم به خوبی سرکوب کرد و امپراطوری هخامنشیان در آرامش به سر میبرد و فرصت خوبی برای تقویت ارتش و حمله به آتن بود.
اما خشایارشا آنچنان میلی به فتح یونان نداشت ولی با فشار درباریان و عمویه خود ، خشایارشا طی سه سال سپاهیو آماده کرد که دنیا برای اولین بار میدید.
اما مورخان و تاریخ نگاران در مورد تعداد نفرات این ارتش درگیر مبالغه هستند ، برای مثال هرودوت جمعیت این ارتش رو ۵ میلیون نفر با خدمتکاران نقل کرده.!
در صورتی که این رقم با جمعیت اون موقعه و امکانات اون موقعه غیر قابل باوره.
سال ۴۸۰ ق.م خشایارشا با ارتشی که تدارک دیده بود آماده جنگ با دولت شهر های یونان شد.
خشایارشا برای عبور ارتش از رود و رسیدن به اروپا پلی موقت از کشتی های چوبی ایجاد کرد که به این وصیله به یونان رسید.
بعد از رسیدن ارتش هخامنشی به یونان بیشتره دولت شهر های یونان از ترس خود بدون جنگ و خون ریزی خودشون رو تسلیم کردن ، اما اوضاع در آتن فرق میکرد.
آتن آماد ی مقابله و ایستادگی دربرابر سپاه عظیم هخامنشی شد.
دولت شهر اسپارت که با آتن مشکلاتی داشت وقتی دید آتن درحال ایستادگی مقابل سپاه عظیم ایرانیانه برای آتن نیروی کمکی فرستاد و بقیه دولت شهر ها هم به همین ترتیب نیروهای کمکی خودشون رو به سمت آتن فرستادند.
اما به دلیل ترس و وحشتی که بین دولت شهر های یونان پخش شده بود تعداد کل سرباز های مقابل سپاه هخامنشی ۷،۰۰۰ نفر بود که به فرماندهی لئونیداس پادشاه اسپارت به جنگ با سپاه ایران رفتند.
اولین جنگ در دره ترموپیل شکل گرفت ، دلیل انتخاب این محل توسط یونانیان از بین بردن برتریت تعداد سربازان ایرانی با کوچک کردن راه ورود آنها بود ، در روز اول جنگ با این استراتژی پیروز شدند.
روز دوم خشایارشا گارد جاویدان که یکی از قوی ترین ارتش های اون زمان بود رو برای جنگ فرستاد که باز هم به دلیل کوتاه بودن راه تنگه و مقاوت سخت یونانیان با شکست مواجه شد.
قبل از اینکه جنگ برای روز سوم شروع بشه یکی از افراد محلی با درخواست پول زیادی از خشایارشا راه ورود سربازان ایران به پشت ارتش یونان رو نشون داد ، که لئونیداس با فهمیدن این خبر میدونست که مقاومت بیشتر فایده نداره و به همین دلیل بیشتر افراد خودش رو مرخص کرد و با حدود ۳۰۰ نفر دربرابر سپاه عظیم ایرانیان مقاومت کرد و کشته شد.
بعد از نبرد ترموپیل هیچ مانعی برای فتح آتن برای ایرانیان نبود ، خشایارشا بعد از فتح آتن آنجارا به تلافی حمله چند سال قبل یونانیان به سارد که شهر رو با تمام ساکنین آتش زدند ، معبد آکروپلیس رو که خالی از سکنه بود آتش زد.
که فقط بخش چوبی آن آسیب میبینه و از بین میره و بخش سنگی اون هنوز بعد این همه سال سالمه.!
بعد از فتح آتن خشایارشا نیازی به جنگ دیگری برای فتح کامل یونان نداشت و میتونست با دادن رشوه به افراد بالادست دولت شهر ها بقیه دولت شهر های یونان هم تصرف کنه ، اما خشایارشا بزرگترین اشتباه خودش رو کرد و با نامه ای که از داخل دربار اسپارت آمده بود (با متن: ما موافق فتح یونان توسط شما هستیم و درخواست داریم جنگ جدید را هرچه زودتر پیش ببرید چرا که یونانیان در حال فرار هستند.) خشایار شا با فرماندهان خود صحبت کرد و همه جواب مثبت دادن بجز یکی ، آرتمیس اولین دریاسالار زن و فرمانده نیروی دریایی ایران که هرودوت صحبت آرتمیس رو اینگونه نقل میکنه:"شاها جنگ دریایی مکن و کشتی های خود نگهدار ، مگر بر تو جنگ دریایی لازم است؟ تو آتن را تصرف کردی و مقصود ما همین بود..."
اما خشایارشا دستور داد نیروی دریایی ایران زو به تنگه سالامیس ببره که اصلا جای مناسبی برای جنگ با یونانیان نبود.!
نیروی دریایی ایران به دلیل وصعت کم دریا و داشتن کشتی های بزرگ باهم برخورد کردند و نیروی دریایی شکست خورد و عقب نشینی کرد.
بعد ها در نبرد پلاته یونانی ها تمام فتوحات خشایارشا رو پس گرفتن.!
در سال ۴۶۵ ق.م خشایارشا بعد از حدود ۲۰ سال حکومت طی توطئه ای توسط اردوان رئیس گارد سلطنتی به قتل میرسه و پسرش اردشیر اول به عنوان جانشین به تخت میشینه.
درمورد اردشیر اول در قسمت بعدی توضیحاتی خواهیم داد.