تاپیک: آقا چکار کنم تا علاقم به دخترا کم بشه
?زیبای وحشی ? [#] (1402/9/16 , 21:33) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
توی کلاس دینی وقتی ۱۱ سالم بود معلم میگفت :
نباید ” مشروب ” بخوری !
من اصلا نمیدونستم مشروب چیه !
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت نباید با ” دخترا ” بازی کنی !
نباید به بدنشون ” نگاه ” کنی !
من اصلا توی بازی با دخترا متوجه بدنشون نبودم!
معلم دینی یادم داد !!!
معلممون میگفت …
نباید بدون عقد شرعی ” هـمـبـسـتر ” بشی !
من از حرفهاش چیزی نمی فهمیدم !
نمی دونستم چی میگه!
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت اگه خواهر داری …
نذار بدون روسری بره جلو ” نامحرم” !
من نمی خواستم به خواهرم ” زور ” بگم!
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت زنها ” نصف ” مردها ارث میبرن !
من نمی خواستم به زنها جور دیگه نگاه کنم !
نمی خواستم ” حقشون ” رو بخورم!
معلم دینی یادم داد !!!
سرکلاس دینی همیشه حرف از ” دوری ” از زنها !
و حرف ” بهشت و حوری و شهوت ” بود!
ما جدا افتادیم از ” جنس مخالف ” !
ولی همیشه راجع بهشون با ما حرف زدند!
همیشه تکرار کردند !!!
« یه جور عقده شد » …!
تکرار ، تکرار ، تکرار و …!!!
ذهن هایی که فقط پر شده بود از ” شهوت ” !
بدونِ هیچ خاطره ای!
ما گرفتار افکاری همیشگی بودیم !
بدونِ هیچ راهی برای شناخت!
ما از جنس مخالف ” جدا ” بودیم!
واسه همینه الان بلد نیستیم …
رفتار با جنس مخالف رو!
واسه همینه تا یه زن میبینیم ذهن مون،
رفتارمون جوریه که خودتون میدونید!
معلم دینی از جنس مخالف برای ما …
ذهنیت ” انسانی ” نساخت !
ذهنیت ” ابزاری ” ساخت !!!
یه روز گفت از رو آیات قرآن بخون …
خوندم ولی نفهمیدم !!!
اون وادارم کرد کاری انجام بدم که نمیفهمم!
من نمی فهمیدم معنی کلمه ها رو !
فقط میخوندم، بعد گفت حفظ کن !
حفظ کردم همون چیزی که نمی فهمیدم رو!
بعد توی جشن ۲۲ بهمن …
همون آیات رو همخوانی کردیم!
به ما جایزه دادند !
بخاطر چیزی که نفهمیده بودیم !!!…
ولی حفظ کرده بودیم!
معلم دینی به ما یاد داد …
هر چیز که اطرافمون؛ خوبه ! «نعمت خداست»!
هر چیزی که بده ! «حکمت خداست»!
ما این وسط یه مشت علافیم !!!…
که کاری از دستمون ساخته نیست …!!!
معلم دینی بود که یاد داد …
قبل انجام کار بگو «بسم الله الرحمن الرحیم» !
ولی یاد نداد قبلش باید ” فکر ” کنیم!
معلم دینی بود که یاد داد ” تقیه ” کنیم !
یعنی میزان ” تقوای” شما بسته به ” شرایط ” تعیین میشه !
یعنی اگه صلاح بود که ” دروغ ” بگید ! اشکالی نداره !
یا اگه صلاح بود یه نفر رو ” بفروشید ” ! اشکال نداره !
یا اگه صلاح بود ” منت کشی ” کنید ! اشکال نداره!
معلم دینی بود که سر صف نماز ” تهدید ” کرد !
اگه کسی که ” خندیده ” رو ” معرفی ” نکنیم !
از همه نمره انضباط ” کم ” میکنه !
همونجا بود که معنیه ” آدم فروشی ” رو فهمیدیم!
معلم دینی بود که گفت …
هر کس بیاد ” راهپیمایی” ۲ نمره بهش ” کمک ” میکنه!
همونجا معنی ” دستمال به دستی” و …
” پاچه خواری ” رو فهمیدیم!
الان از ما چی مونده !!!؟؟؟
آدمایی هستیم که …
همه چیز و همه اطرافیان خود را ” میفروشیم ” !
” ریا ” میکنیم ” تقیه” !
جلوی رئیس مون مطیع محض هستیم !
تا به پول و قدرت و احترام برسیم!
واسه رسیدن به یه ” زن ” …
از غرور، شرف، همه چیزمون میگذریم !
همه ” ترفندها ” رو به کار میگیریم !
اما پس از رسیدن به ” خواسته ” مون …
مثل یه ” ابزار ” کنار میذاریمش !
نمی فهمیم که اونم یه ” انسانیته” …!!!
ما پـسـران ایرانیم …
مـَردان ایرانیم …
دوست داشتیم “خوب ” باشیم …!!!
ولی ” مُعلّم دینی” داشتیم !!!…
من دوست دارم برگردم به ” ۱۱ سالگی” …!
وقتی معلم دینی رو دیدم ” ترک تحصیل” کنم …!
چون ترک تحصیل بهتر از ترک “انسانیتە♻️
نباید ” مشروب ” بخوری !
من اصلا نمیدونستم مشروب چیه !
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت نباید با ” دخترا ” بازی کنی !
نباید به بدنشون ” نگاه ” کنی !
من اصلا توی بازی با دخترا متوجه بدنشون نبودم!
معلم دینی یادم داد !!!
معلممون میگفت …
نباید بدون عقد شرعی ” هـمـبـسـتر ” بشی !
من از حرفهاش چیزی نمی فهمیدم !
نمی دونستم چی میگه!
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت اگه خواهر داری …
نذار بدون روسری بره جلو ” نامحرم” !
من نمی خواستم به خواهرم ” زور ” بگم!
معلم دینی یادم داد !!!
میگفت زنها ” نصف ” مردها ارث میبرن !
من نمی خواستم به زنها جور دیگه نگاه کنم !
نمی خواستم ” حقشون ” رو بخورم!
معلم دینی یادم داد !!!
سرکلاس دینی همیشه حرف از ” دوری ” از زنها !
و حرف ” بهشت و حوری و شهوت ” بود!
ما جدا افتادیم از ” جنس مخالف ” !
ولی همیشه راجع بهشون با ما حرف زدند!
همیشه تکرار کردند !!!
« یه جور عقده شد » …!
تکرار ، تکرار ، تکرار و …!!!
ذهن هایی که فقط پر شده بود از ” شهوت ” !
بدونِ هیچ خاطره ای!
ما گرفتار افکاری همیشگی بودیم !
بدونِ هیچ راهی برای شناخت!
ما از جنس مخالف ” جدا ” بودیم!
واسه همینه الان بلد نیستیم …
رفتار با جنس مخالف رو!
واسه همینه تا یه زن میبینیم ذهن مون،
رفتارمون جوریه که خودتون میدونید!
معلم دینی از جنس مخالف برای ما …
ذهنیت ” انسانی ” نساخت !
ذهنیت ” ابزاری ” ساخت !!!
یه روز گفت از رو آیات قرآن بخون …
خوندم ولی نفهمیدم !!!
اون وادارم کرد کاری انجام بدم که نمیفهمم!
من نمی فهمیدم معنی کلمه ها رو !
فقط میخوندم، بعد گفت حفظ کن !
حفظ کردم همون چیزی که نمی فهمیدم رو!
بعد توی جشن ۲۲ بهمن …
همون آیات رو همخوانی کردیم!
به ما جایزه دادند !
بخاطر چیزی که نفهمیده بودیم !!!…
ولی حفظ کرده بودیم!
معلم دینی به ما یاد داد …
هر چیز که اطرافمون؛ خوبه ! «نعمت خداست»!
هر چیزی که بده ! «حکمت خداست»!
ما این وسط یه مشت علافیم !!!…
که کاری از دستمون ساخته نیست …!!!
معلم دینی بود که یاد داد …
قبل انجام کار بگو «بسم الله الرحمن الرحیم» !
ولی یاد نداد قبلش باید ” فکر ” کنیم!
معلم دینی بود که یاد داد ” تقیه ” کنیم !
یعنی میزان ” تقوای” شما بسته به ” شرایط ” تعیین میشه !
یعنی اگه صلاح بود که ” دروغ ” بگید ! اشکالی نداره !
یا اگه صلاح بود یه نفر رو ” بفروشید ” ! اشکال نداره !
یا اگه صلاح بود ” منت کشی ” کنید ! اشکال نداره!
معلم دینی بود که سر صف نماز ” تهدید ” کرد !
اگه کسی که ” خندیده ” رو ” معرفی ” نکنیم !
از همه نمره انضباط ” کم ” میکنه !
همونجا بود که معنیه ” آدم فروشی ” رو فهمیدیم!
معلم دینی بود که گفت …
هر کس بیاد ” راهپیمایی” ۲ نمره بهش ” کمک ” میکنه!
همونجا معنی ” دستمال به دستی” و …
” پاچه خواری ” رو فهمیدیم!
الان از ما چی مونده !!!؟؟؟
آدمایی هستیم که …
همه چیز و همه اطرافیان خود را ” میفروشیم ” !
” ریا ” میکنیم ” تقیه” !
جلوی رئیس مون مطیع محض هستیم !
تا به پول و قدرت و احترام برسیم!
واسه رسیدن به یه ” زن ” …
از غرور، شرف، همه چیزمون میگذریم !
همه ” ترفندها ” رو به کار میگیریم !
اما پس از رسیدن به ” خواسته ” مون …
مثل یه ” ابزار ” کنار میذاریمش !
نمی فهمیم که اونم یه ” انسانیته” …!!!
ما پـسـران ایرانیم …
مـَردان ایرانیم …
دوست داشتیم “خوب ” باشیم …!!!
ولی ” مُعلّم دینی” داشتیم !!!…
من دوست دارم برگردم به ” ۱۱ سالگی” …!
وقتی معلم دینی رو دیدم ” ترک تحصیل” کنم …!
چون ترک تحصیل بهتر از ترک “انسانیتە♻️