تاپیک: تاریخ پادشاهان ایران دوست ایران را بهتر بشناسیم
?زیبای وحشی ? [#] (1402/9/12 , 13:11) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
#نظر_تاریخنویسان_و_نویسندگان_خارجی_درباره_کـوروش °• قسمت یک •°
?گزنفون
? کسنوفون یا گزنفون فیلسوف، مورخ یونانی است که شاگرد سقراط بوده و سالیان دراز از زندگی خود را در آسیا گذراند . دوران زندگی او حدوداً بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد بوده است.
َ
✍گزنفون با آن که یونانی بوده در کتاب Ciropaidia و یا تربیت کوروش آنچنان از کوروش تجلیل به عمل اورده که میتوان گفت هیچکس تا کنون از پادشاهی انقدر تمجید نکرده است. گزنفون در این کتاب از کوروش به صورت یک انسان کامل یک سرمشق بیمانند زمامدار و یک مربی ایده آل و یک رهبر گرانقدر نام برده است
✨گزنفون مینویسد کوروش پادشاه بزرگی بود که در تمام عمر از هدفی مقدس و عالی پیروی میکرد او دوست انسان ها و طالب علم حکمت و راستیو درستی بود کوروش عقیده داشت پیروزی برکشوری این حق را برای سردار پیروز ایجاد نمیکند که ملت شکست خورده را اسیر کند
?رضا مشایخی کوروش نامه 94
?Xenophon. Ciropaidia 1, 2: 1
✨در هنگام جنگ باید سعی کرد که اتش جنگ به کشاورزان و مردم غیر سپاهیی سرایت نکند و شهر شکست خورده را نباید غارت کرد
⇑همان کتاب ص185
َ
✨ کوروش موفق شد حتی ملت های شکست خورده را شیفته خود کند به طوری که حتی اورا خداوندگار نامیده اند کوروش برترین مرد تاریخ دنیا، بزرگترین، بخشنده ترین، پاکدل ترین و دریا دل ترین مردان بود و بزرگترین هواخواه فرهنگ و آموختن به شمار میرفت
⇑همان کتاب ص247
✨گزنفون گذشت ،رادمردی ، وفاداری، فداکاری هنر رزم ازمایی جهانداری ، خویشتن داری، خردمندی بلند پروازی و کیاست کوروش را میستاید و رفتار او را با دوست و دشمن در بزم و رزم در خانه و سفر با خویشان و بیگانگان تمجید میکند و از او به عنوان یک نمونه کامل انسان منحصر به فردکه همه ارزش ها و نیکی های بشری را یک جا داشته نام میبرد
?Xenophon. Ciropaidia 1, 2: 1
✨گزنفون مینویسد کوروش معتقد بود لیاقت افراد شرط رعایت اصل برابری میباشد . کوروش در این جهت میگوید همانطور که در انتخاب یک اسب خوب تابعیت اسب مورد نظر قرار نمیگیرد به همان گونه نیز شرط ارزش یابی انسانها باید لیاقت و کارایی انها باشد نه تفاوت بین پارسی یا غیر پارسی بودن انها
⇑همان کتاب ص 67
✨گزنفون میگوید کوروش برای خود حق ویژه ای قائل نبود و پیوسته به سربازانش میگفت به منش و کردار من با دقت چشم بدوزید و مواظب باشید که من به وظیفه خود عمل کنم
⇑همان کتاب ص 274
?گزنفون
? کسنوفون یا گزنفون فیلسوف، مورخ یونانی است که شاگرد سقراط بوده و سالیان دراز از زندگی خود را در آسیا گذراند . دوران زندگی او حدوداً بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد بوده است.
َ
✍گزنفون با آن که یونانی بوده در کتاب Ciropaidia و یا تربیت کوروش آنچنان از کوروش تجلیل به عمل اورده که میتوان گفت هیچکس تا کنون از پادشاهی انقدر تمجید نکرده است. گزنفون در این کتاب از کوروش به صورت یک انسان کامل یک سرمشق بیمانند زمامدار و یک مربی ایده آل و یک رهبر گرانقدر نام برده است
✨گزنفون مینویسد کوروش پادشاه بزرگی بود که در تمام عمر از هدفی مقدس و عالی پیروی میکرد او دوست انسان ها و طالب علم حکمت و راستیو درستی بود کوروش عقیده داشت پیروزی برکشوری این حق را برای سردار پیروز ایجاد نمیکند که ملت شکست خورده را اسیر کند
?رضا مشایخی کوروش نامه 94
?Xenophon. Ciropaidia 1, 2: 1
✨در هنگام جنگ باید سعی کرد که اتش جنگ به کشاورزان و مردم غیر سپاهیی سرایت نکند و شهر شکست خورده را نباید غارت کرد
⇑همان کتاب ص185
َ
✨ کوروش موفق شد حتی ملت های شکست خورده را شیفته خود کند به طوری که حتی اورا خداوندگار نامیده اند کوروش برترین مرد تاریخ دنیا، بزرگترین، بخشنده ترین، پاکدل ترین و دریا دل ترین مردان بود و بزرگترین هواخواه فرهنگ و آموختن به شمار میرفت
⇑همان کتاب ص247
✨گزنفون گذشت ،رادمردی ، وفاداری، فداکاری هنر رزم ازمایی جهانداری ، خویشتن داری، خردمندی بلند پروازی و کیاست کوروش را میستاید و رفتار او را با دوست و دشمن در بزم و رزم در خانه و سفر با خویشان و بیگانگان تمجید میکند و از او به عنوان یک نمونه کامل انسان منحصر به فردکه همه ارزش ها و نیکی های بشری را یک جا داشته نام میبرد
?Xenophon. Ciropaidia 1, 2: 1
✨گزنفون مینویسد کوروش معتقد بود لیاقت افراد شرط رعایت اصل برابری میباشد . کوروش در این جهت میگوید همانطور که در انتخاب یک اسب خوب تابعیت اسب مورد نظر قرار نمیگیرد به همان گونه نیز شرط ارزش یابی انسانها باید لیاقت و کارایی انها باشد نه تفاوت بین پارسی یا غیر پارسی بودن انها
⇑همان کتاب ص 67
✨گزنفون میگوید کوروش برای خود حق ویژه ای قائل نبود و پیوسته به سربازانش میگفت به منش و کردار من با دقت چشم بدوزید و مواظب باشید که من به وظیفه خود عمل کنم
⇑همان کتاب ص 274