تاپیک: فلسفه بدانیم
?زیبای وحشی ? [#] (1402/9/2 , 00:23) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
▪️منطق چیست
منطق، علمی ابزاری است که دربردارنده مجموعه قواعد کلی که به کار بردن درست و دقیق آنها ذهن را از خطای در اندیشه باز میدارد. این تعریف، نکات متعددی را درباره چیستی منطق دربردارد:
منطق، هویتی ابزاری دارد. یعنی علمی است که در خدمت علوم دیگر است. به عبارت دیگر دانشهای بشری را به ملاکهای مختلف تقسیم و دسته بندی میکنند. یکی از این تقسیمات، تقسیم علوم به ابزاری و اصالی است. علوم ابزاری یا عالی، در اصل برای کاربردن در علوم دیگر تدوین شدهاند و در علوم اصالی، هدف تدوین کننده علم، به خود علم تعلق گرفته است. اما چنین نیست که در اصل پیدایش، فرع وجود علم دیگری باشند. مثلاً اگر دو علم جبر و حساب را در نظر بگیریم خواهیم دید که علم جبر برای علم حساب، جنبه ابزاری و مقدمی دارد؛ زیرا هدف از تدوین قواعد و معادلات جبری، امکان محاسبات ریاضی است و اگر علم حساب نبود جایی برای پیدایش علم جبر نبود
در پاسخ به سؤال منطق چیست پس میتوان گفت که منطق از جمله علوم ابزاری است. زیرا اگر علوم استدلالی دیگر چون فلسفه، ریاضی و.. نبود جایی برای فراگیری منطق نزد دانش پژوهان آن علوم نیز نبود. بنابراین منطق، از علوم ابزاری است و همه علوم که قواعد منطقی در آنها به کار گرفته میشود، نسبت به آن از دانشهای اصالی محسوب میشوند.
منطق مانند بسیاری از دانشهای دیگر بیانگر قوانین کلی است. بنابراین منطق مانند بسیاری از علوم بشری، حکم جزئیات تحت پوشش خود را مشخص میکند؛ همان گونه که قانون نحوی «هرفاعلی مرفوع است» بیان میکند: هرگاه اسمی فاعل جمله واقع شود، مرفوع خواهد بود؛ بر همین منوال، این قانون منطق که «تعریف باید نزد مخاطب روشنتر و شناخته شده تر از تعریف شده داشته باشد» نیز بیانگر قانونی کلی و عام است که هرگاه در تبیین یک صورت مجهول بودیم، باید تعریف وضوح و روشنی بیشتری داشته باشد تا مخاطب از آن سود ببرد. قوانین منطق علاوه بر اینکه ابزار تلقی میشوند، کلیت و شمول نیز دارند از آن رو که بیانگر قانون عقلیاند هیچ گاه قابل استثناء نیستند.
به کار بردن صحیح و دقیق قواعد منطق، ذهن را در درست اندیشیدن یاری میدهد؛ یعنی ذهن در مقام تفکر صحیح هنگامی کامیاب خواهد بود که از قانون منطق تبعیت کند وگرنه صرف دانستن قواعد و برف انبار کردن قوانین آن، موجب بازداشتن از خطای در تفکر نخواهد شد. پس پاسخ این شبهه معروف: «اگر منطق اندیشه را از خطا باز میدارد پس چرا منطقیون خود از خطای در اندیشه مصون نیستند؟» نیز روشن میشود؛ زیرا برای منطقی اندیشیدن صرف دانستن منطق کافی نیست، بلکه به کار بستن آن نیز لازم است.
▪️موضوع منطق چیست؟
منطق از اندیشه بشر سخن میگوید؛ یعنی به بررسی جریان تفکر میپردازد که از دو جنبه قابل بررسی و دستیابی است؛ اول اینکه سامان بخشیدن به معلومات پیشین به گونهای که «تعریف» جدیدی را نتیجه میدهد؛ دوم اینکه تنظیم و ترتیب بخشیدن معلومات پیشین به گونهای که «استدلالهای» جدید در ذهن شکل گیرد. حال اگر انسان در جریان اندیشه گاه به بیراهه و خطا میرود، ناچار این کژ روی فکری در یکی از دو زمینه (تعریف و استدلال) خواهد بود. و چون منطق رسالت خطاسنجی فکر را به عهده دارد بنابراین باید راه و روش مصون ماندن از اندیشه را از خطا در دو عرصه «تعریف» و «استدلال» بیان کند.
منطق، علمی ابزاری است که دربردارنده مجموعه قواعد کلی که به کار بردن درست و دقیق آنها ذهن را از خطای در اندیشه باز میدارد. این تعریف، نکات متعددی را درباره چیستی منطق دربردارد:
منطق، هویتی ابزاری دارد. یعنی علمی است که در خدمت علوم دیگر است. به عبارت دیگر دانشهای بشری را به ملاکهای مختلف تقسیم و دسته بندی میکنند. یکی از این تقسیمات، تقسیم علوم به ابزاری و اصالی است. علوم ابزاری یا عالی، در اصل برای کاربردن در علوم دیگر تدوین شدهاند و در علوم اصالی، هدف تدوین کننده علم، به خود علم تعلق گرفته است. اما چنین نیست که در اصل پیدایش، فرع وجود علم دیگری باشند. مثلاً اگر دو علم جبر و حساب را در نظر بگیریم خواهیم دید که علم جبر برای علم حساب، جنبه ابزاری و مقدمی دارد؛ زیرا هدف از تدوین قواعد و معادلات جبری، امکان محاسبات ریاضی است و اگر علم حساب نبود جایی برای پیدایش علم جبر نبود
در پاسخ به سؤال منطق چیست پس میتوان گفت که منطق از جمله علوم ابزاری است. زیرا اگر علوم استدلالی دیگر چون فلسفه، ریاضی و.. نبود جایی برای فراگیری منطق نزد دانش پژوهان آن علوم نیز نبود. بنابراین منطق، از علوم ابزاری است و همه علوم که قواعد منطقی در آنها به کار گرفته میشود، نسبت به آن از دانشهای اصالی محسوب میشوند.
منطق مانند بسیاری از دانشهای دیگر بیانگر قوانین کلی است. بنابراین منطق مانند بسیاری از علوم بشری، حکم جزئیات تحت پوشش خود را مشخص میکند؛ همان گونه که قانون نحوی «هرفاعلی مرفوع است» بیان میکند: هرگاه اسمی فاعل جمله واقع شود، مرفوع خواهد بود؛ بر همین منوال، این قانون منطق که «تعریف باید نزد مخاطب روشنتر و شناخته شده تر از تعریف شده داشته باشد» نیز بیانگر قانونی کلی و عام است که هرگاه در تبیین یک صورت مجهول بودیم، باید تعریف وضوح و روشنی بیشتری داشته باشد تا مخاطب از آن سود ببرد. قوانین منطق علاوه بر اینکه ابزار تلقی میشوند، کلیت و شمول نیز دارند از آن رو که بیانگر قانون عقلیاند هیچ گاه قابل استثناء نیستند.
به کار بردن صحیح و دقیق قواعد منطق، ذهن را در درست اندیشیدن یاری میدهد؛ یعنی ذهن در مقام تفکر صحیح هنگامی کامیاب خواهد بود که از قانون منطق تبعیت کند وگرنه صرف دانستن قواعد و برف انبار کردن قوانین آن، موجب بازداشتن از خطای در تفکر نخواهد شد. پس پاسخ این شبهه معروف: «اگر منطق اندیشه را از خطا باز میدارد پس چرا منطقیون خود از خطای در اندیشه مصون نیستند؟» نیز روشن میشود؛ زیرا برای منطقی اندیشیدن صرف دانستن منطق کافی نیست، بلکه به کار بستن آن نیز لازم است.
▪️موضوع منطق چیست؟
منطق از اندیشه بشر سخن میگوید؛ یعنی به بررسی جریان تفکر میپردازد که از دو جنبه قابل بررسی و دستیابی است؛ اول اینکه سامان بخشیدن به معلومات پیشین به گونهای که «تعریف» جدیدی را نتیجه میدهد؛ دوم اینکه تنظیم و ترتیب بخشیدن معلومات پیشین به گونهای که «استدلالهای» جدید در ذهن شکل گیرد. حال اگر انسان در جریان اندیشه گاه به بیراهه و خطا میرود، ناچار این کژ روی فکری در یکی از دو زمینه (تعریف و استدلال) خواهد بود. و چون منطق رسالت خطاسنجی فکر را به عهده دارد بنابراین باید راه و روش مصون ماندن از اندیشه را از خطا در دو عرصه «تعریف» و «استدلال» بیان کند.