تاپیک: ⛔ورود ممنوع⛔، ❌خطرِ دل گرفتگی❌?مکانِ آرامشم?
꧁ₙₐFₐₛᵢ꧂ (Smd) [#] (1402/2/9 , 19:30) خدایا مارا نگا هم با فتحه هم کسره. |
علی رغم ظاهرِ حاضرجوابم هیچ وقت نتونستم حرفایی رو که توی دلم تلنبار شدن رو به زبون بیارم. هیچ وقت نتونستم دردامو فریاد بزنم. تک تک کلماتی که باید به زبون میاوردم تبدیل به سکوت شدن و توی چاله های قلبم دفن کردمشون. همه اون اشکایی که قرار بود از چشمام ببارن تبدیل شدن به بغض و مثل همیشه ریختم تو خودم. فکر نکنم تا الان کسی متوجه غم توی چشمام شده باشه آخه همیشه پشت خنده هام قایمش کردم و هیچ وقت نذاشتم کسی بفهمه. یه خونه برای خودم ساختم با آجُرایی که از جنس غم بودن؛ خونه که چه عرض کنم بیشتر شبیه ویرونه بود. البته ظاهرش قشنگه بودا! یجورایی گول زننده بود؛ ولی کاش همیشه درش بسته بمونه و کسی نتونه واردش شه؛ که اگر بتونه میفهمه اون خنده های از ته دل و نگاه های پر از امیدم، فقط و فقط یه سراب بودن. میترسم از سردی نگاهم یخ بزنه یا توی سیل اشکام غرق بشه. کاش هیچ وقت کسی نتونه به این ویرونه ای که ساختم نزدیک بشه...
??
??