تاپیک: فلسفه بدانیم
زیبای وحشی [#] (1401/12/6 , 16:14) انتقام قادسيه را خواهیم گرفت |
S♡MΛYƐ, خوشحالم که به شما پاسخ میدهم, فلسفه چیست؟
در آسانترین شکل آن، واژهی «فلسفه» [philosophia] از ترکیب دو واژهی یونانی «فیلو: به معنای دوست داشتن» و «سوفیا: به معنای خِرَد» گرفته شده است. پس در واقع، تعریف فلسفه در لغت و اصطلاح یعنی «عشق به خرد». اما با اینکه این اصطلاح توصیف مناسبی از موضوع بحث به نظر میرسد، اما اطلاعات زیادی دربارهی محتوا و چیستیِ فلسفه در اختیار ما قرار نمیدهد.
یکی از راه های اندیشیدن در مورد فلسفه، در نظر گرفتنِ آن به مثابهی یک پازل است. همهی این قطعات مختلف (مانند ایدهها و نظریههای مختلف) وجود دارند، و فیلسوفان سعی میکنند آنها را به گونه ای با هم ترکیب کنند که منطقی باشد. آنها در تلاشند تا پاسخ سوالات بزرگ زندگی را بیابند، درست همانطور که شما ممکن است سعی کنید با پیدا کردن قطعات مناسب و چیدن آنها در کنار هم، یک پازل را حل کنید.
شاید بهتر باشد به فلسفه از منظر «آنچه فلاسفه انجام میدهند» نگاه کنیم – چرا که بیش از آن که یک مطالعه باشد، یک فعالیت است.- که هدف آن استفاده از توانمندی انسان در انجام تفکر منطقی برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادی در خصوص این جهان و جایگاه ما در آن است.
دقیقتر بخواهم بگویم، فلسفه فعالیتی است که اشخاص هنگام جستجو برای درک حقایق دربارهی خود، زندگی یا هر زمینهی دیگری انجام میدهند. افرادی که فلسفه میخوانند، به طور مداوم در حال پرسش و پاسخ و بحث در راه رسیدن به جوابهایشان دربارهی پایهایترین سوالهای زندگی میباشند.
یکی از جذابیت های فلسفه این است که تقریبا هر کسی میتواند در آن وارد شود؛ همهی ما در طول عمر زمانی را برای تفکر دربارهی سوالاتی از این قبیل اختصاص میدهیم یا دربارهی آن ها با دوستان خود بحث میکنیم.
برای آسانتر کردن پیمودن این مسیر پرسش و پاسخها، نظام آکادمیک فلسفه برای هر نوع از پرسشها به شاخههای مختلفی تقسیم شده است که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها میپردازم:
متافیزیک ( جهان از چه چیزی ساخته شده است؟)
معرفتشناسی (چگونه میتوانم دربارهی چیزی بدانم؟)
فلسفه اخلاق (باید چهکار کنم؟)
فلسفه سیاسی (چه کارهایی مجاز است؟)
زیباییشناسی (زندگی چگونه میتواند باشد؟)
در آسانترین شکل آن، واژهی «فلسفه» [philosophia] از ترکیب دو واژهی یونانی «فیلو: به معنای دوست داشتن» و «سوفیا: به معنای خِرَد» گرفته شده است. پس در واقع، تعریف فلسفه در لغت و اصطلاح یعنی «عشق به خرد». اما با اینکه این اصطلاح توصیف مناسبی از موضوع بحث به نظر میرسد، اما اطلاعات زیادی دربارهی محتوا و چیستیِ فلسفه در اختیار ما قرار نمیدهد.
یکی از راه های اندیشیدن در مورد فلسفه، در نظر گرفتنِ آن به مثابهی یک پازل است. همهی این قطعات مختلف (مانند ایدهها و نظریههای مختلف) وجود دارند، و فیلسوفان سعی میکنند آنها را به گونه ای با هم ترکیب کنند که منطقی باشد. آنها در تلاشند تا پاسخ سوالات بزرگ زندگی را بیابند، درست همانطور که شما ممکن است سعی کنید با پیدا کردن قطعات مناسب و چیدن آنها در کنار هم، یک پازل را حل کنید.
شاید بهتر باشد به فلسفه از منظر «آنچه فلاسفه انجام میدهند» نگاه کنیم – چرا که بیش از آن که یک مطالعه باشد، یک فعالیت است.- که هدف آن استفاده از توانمندی انسان در انجام تفکر منطقی برای پاسخگویی به پرسشهای بنیادی در خصوص این جهان و جایگاه ما در آن است.
دقیقتر بخواهم بگویم، فلسفه فعالیتی است که اشخاص هنگام جستجو برای درک حقایق دربارهی خود، زندگی یا هر زمینهی دیگری انجام میدهند. افرادی که فلسفه میخوانند، به طور مداوم در حال پرسش و پاسخ و بحث در راه رسیدن به جوابهایشان دربارهی پایهایترین سوالهای زندگی میباشند.
یکی از جذابیت های فلسفه این است که تقریبا هر کسی میتواند در آن وارد شود؛ همهی ما در طول عمر زمانی را برای تفکر دربارهی سوالاتی از این قبیل اختصاص میدهیم یا دربارهی آن ها با دوستان خود بحث میکنیم.
برای آسانتر کردن پیمودن این مسیر پرسش و پاسخها، نظام آکادمیک فلسفه برای هر نوع از پرسشها به شاخههای مختلفی تقسیم شده است که در ادامه به توضیح هر کدام از آنها میپردازم:
متافیزیک ( جهان از چه چیزی ساخته شده است؟)
معرفتشناسی (چگونه میتوانم دربارهی چیزی بدانم؟)
فلسفه اخلاق (باید چهکار کنم؟)
فلسفه سیاسی (چه کارهایی مجاز است؟)
زیباییشناسی (زندگی چگونه میتواند باشد؟)