تاپیک: مجموعه اشعار بست کلاب ?
روشنایی او [#] (1401/12/4 , 18:32) مآه تاریکی شب ، با نورت روشن🌙 |
در یک آن سکوت کردم
در بهبهه شلوغی
در جمعی که میشناختم
ولی به یکباره در اَعماق خودم فرو رفتم
سکوتی پر از حرف پر از فریاد
لحظه ای چشم ها را بستم
اَفکار
اَفکاری که مثل فیلم از پشت پلک ها
جلوی چشمم می گذشت
و در همه این هابا دیدن تو بود
که آرام می گرفتم
تمام لحظه هایی که
فکر چشم به تو می رسید
آرامش قلبی به من بر می گشت
یاس تنها
در بهبهه شلوغی
در جمعی که میشناختم
ولی به یکباره در اَعماق خودم فرو رفتم
سکوتی پر از حرف پر از فریاد
لحظه ای چشم ها را بستم
اَفکار
اَفکاری که مثل فیلم از پشت پلک ها
جلوی چشمم می گذشت
و در همه این هابا دیدن تو بود
که آرام می گرفتم
تمام لحظه هایی که
فکر چشم به تو می رسید
آرامش قلبی به من بر می گشت
یاس تنها