خودمونیما
من ک میدونستم انقد خوشگل میخندی چرا اون لحظه چشام خیس نمیشد خندتو میدیدم مثلا !
یا اینکه من میدونستم تو چشی همش چرا ی چشم نظر بهت نمیزدم مثلا !
چرا وقتی میگفتم برات بمیرم اجازه میدادم بگی خدانکنه مثلا !
چرا بهت نگفتم من مثل سیگارت نیستم منو از بقیه پنهون کنی یا منو مثل سیکارت ترک کنی مثلا !
چرا یکم بیشتر ب چشمات دقت نکردم ک شاید ی روز فراموش کنم فرمشو یا رنگشو دیگه نشه ببینمش مثلا !
چرا بیشتر نخندوندمت مثلا !
چرا بعضی شبارو خوابیدم یا گذاشتم بخوابی که بیشتر باهات حرف نزنم مثلا !
چرا همش بهت میگفتم مراقب خودت باش ولی خودم اونقد مراقبت نبودم مثلا !
چرا وقتی صدات میکردم میگفتی جون دلم یا اسممو صدا میکردی قند تو دلم آب نمیشد مثلا !
چرا واقعا چشاتو نخوردم مثلا !
چرا هرکی ک رو مخت بود رو کم بهش ضربه زدم و کاردو تا ته نکردم تو قلبش مثلا !
البته شایدم همه اینکارا رو کردم ولی تو ندیدی !
یا شاید خودم انقد غرقت بودم که همه اینکارا رو کردم ولی خودم نفهمیدم !
شاید اینکارارم میکردم الان بیشتر خراب بودم و الان بیشتر میخواستمت !
بگذریم...

#مثلا