میکرو بلاگ » رای ها
![]() | kakojavad (1398/11/21 , 12:11) desert |
رفتم پشتبوم که خودکشی کنم پدرم اومد تو حیاط گفت داری چه گوهی میخوری؟ بهش گفتم من دیگه نمیتونم میخام خودمو خلاص کنم پدرم با لحن مهربونی گفت پسرم حداقل بذار اون دو تا کلیهها رو بفروشیم بعد خودکشی کن عزیزم
در کل: 0